مناظره محمود احمدي نژاد و ميرحسين موسوي
بسم الله الرحمن الرحيم
شب مناظره
انتخابات رياست جمهوري – 1376
دو نامزد رقيب كه مورد حمايت چپ و راست سياسي آنزمان قرار دارند، داغترين رقابت انتخاباتي بعداز انقلاب تا آنروز را رقم مي زنند. مهمترين شخصيت حامي ناطق نوري بعنوان كانديداي راست، هاشمي رفسنجاني آخرين رئيس جمهور ايران است. مهترين شعار خاتمي آزاديهاي مدني و جلوگيري از انسداد سياسي است. مردم آگاهانه و بيش ازآنكه رأي آري به خاتمي بدهند، رأي نه به بي عدالتيها و سياستهاي سازندگي آقاي هاشمي مي دهند. اما غافل ازاينكه قرار است بيشتر همان سياستها دراين دوره هم ادامه داشته باشد. ثروت اندوزي و حيف و ميل بيت المال، مسابقه رفاه و تجمل ميان مسؤولان، تجمل گرايي مسؤولان، رانخواري و ... از آزاديهاي سياسي و مدني هم آنچه به عموم مردم منتقل مي شود، فساد اخلاقي عمومي و خصوصي، تمسخر و انكار ارزشهاي ديني و انقلابي، توهين به اعتقادات مردم و ... است. طرح و بسط گفتمان عدالتخواهي، مبارزه فرهنگي با فقرو فساد و تبعيض، حركتهاي دانشجويي، طلبگي و دانشجويي و تلاش جهت زنده كردن ارزشها و اصول كمرنگ شده يا از دست رفته انقلاب و امام ازطرف رهبر و فرزندان انقلاب كه وابسته به هيچ جناح خود ساخته اي نيستند، جريان دارد.
انتخابات رياست جمهوري – 1384
مجموعه حركتهاي عدالتخواهانه از طرف رهبر، جوانان، اساتيد، روحانيون و ... از طرف آقاي احمدي نژاد به رسميت شناخته مي شود. و با شگفتي همه سياسيون و چپها و راستها و ليبرالها و التقاطيون و متحجران و مقدس نماها و... ازطرف مردم پذيرفته مي شود كه اين نه به معناي رويكرد مردم به يك شخص، كه به معناي عشق به تفكر امام و انقلاب اسلامي است وجالب اينجاست كه همه مخالفان آنروزهاي آقاي ناطق و آقاي هاشمي، اينبار طرفدار دو آتشه رقيب احمدي نژادند و فرياد شروع دوره اختناق و ديواركشي خيابانها سرمي دهند. امافرق اين انتخابات با 1376 اينست كه رأي مردم بجاي سلبي و نه به يك تفكر، آري به تفكر ديگريست. اما كاش، اين نقطه انتهايي درس گرفتن تفكر ليبرال – سرمايه داري بود.
انتخابات رياست جمهوري – 1388
هنوزهم جناحهاي سياسي و سياست بازها و... درس نگرفته اند.
بعدازمناظره سروصداهايي ازبيرون بگوش مي رسد. به ستاد احمدي نژاد دور ميدان برق مشهد مي روم. شهر دراين ساعت شلوغ و زنده است و لحظه به لحظه شلوغتر مي شود. چهار جوان ازخيابان عبورمي كنند. قيافه هايشان شباهتي با مذهبي ها و طرفداران دو آتشه احمدي نژاد ندارد. يكي به ديگري مي گويد :«دمش گرم دهن هاشمي رو سرويس كرد» و بي توجه به اتفاقات جلوي ستاد عبورمي كنند بطرف حرم مي روند. درطرف ديگر ميدان، يك پژو پارس با شعارهاي خاص طرفداران احمدي نژاد ايستاده است. آنطرفتر چند ماشين مدل بالا ايستاده اند ومشغول چسباندن پوسترهاي احمدي نژادند. بين دو نفر درگيري شده است. جواني سرمي رسد و بلند مي گويد : «امشب، شب وفات امامه رعايت كنيد» و نفرديگر فرياد مي زند«نثار روح حضرت امام صلوات» و مرافعه ختم به خير مي شود. كم كم دور ميدان آنقدر شلوغ مي شود كه راهي براي عبور ماشينها باقي نمي ماند. عده زيادي كنار ميدان ايستاده اند و با پرچمها و عكسها و يا با انگشتان V شكل براي ماشينها و موتورها دست تكان مي دهند. وانت پيكاني مدل پايين، نمايان مي شود. بار وانت آنقدر پراست كه چند نفر مجبور به ايستادن روي سپر شده اند. يادروزهاي پيروزي انقلاب مي افتم...
مگر چه چيزهايي از 1376 و 1384 تا امروز تغيير كرده است؟ تفكر آقاي هاشمي؟ تفكر آقاي خاتمي؟ رفتار حكومتي و اقتصادي اطرافيانشان؟ شعارهايشان؟ روشهاي انتخاباتي و تبليغاتيشان؟ يا... چطور ممكن است مردم دوباره به اين تفكرات متحجرانه و مصلحت انديشانه رو بياورند. فارغ ازاينكه دراين دوره چه كسي رأي مي آورد، دعا كنيم هميشه رأي مردم ايجابي و آري به ما باشد نه سلبي و نه به رقيبمان.