آمريكا همان آمريكاست

بسم الله الرحمن الرحیم

آمريكا همان آمريكاست

اولین سفر رئیس جمهور جدید جمهوری اسلامی ایران برای شرکت دراجلاس سالیانه سازمان ملل متحد حاوی نکات مختلفی بود.

1-      این نوع سفرها و استفاده حداکثری ازظرفیتِ گوش های بازِ جامعه جهانی برای شنیدن صدای حقانیت ملت ایران و بیرون آمدن از بایکوت ها و بن بست های خبری مغتنم و فرصتی طلایی برای ملت ایران است. البته اگر پدر معنوی ناراحت نمی شوند، این استفاده بهینه ازدوره آقای احمدی نژاد شروع شد.

2-      فارغ ازمباحثی چون انرژی هسته ای، تحریم ها، رابطه ها و مذاکرات، آنچه برای ملت ایران و همه علاقه مندان به تفکر انقلاب اسلامی درجهان مهم است؛ حفظ عزت و کرامت جمهوری اسلامی، اسلام انقلابی، ایران اسلامی و تشیع است. مردم با حضور مداوم و باشکوه درعرصه های مشارکت مردمی درهمه سالهای پس ازانقلاب اثبات کرده اند که دین، آبرو، عزت و کرامتشان رابیش و پیش از زندگی دنیایی مهم می دانند.

3-      سفر اخیر رئیس جمهور به نیویورک اتفاقات ریز و درشتی داشت. ترک نکردن سخنرانی رئیس جمهور توسط قدرت های غربی، اظهارات همراه با شعف وزیران امورخارجه قدرت های غربی پس پایان مذاکرات هسته ای درباره تغییر لحن ناگهانی ایران درمذاکرات، سخنان منفعلانه و دور ازخرد دیپلماتیکِ وزیر امور خارجه ایران مبنی برکنارنهادن همه دست آورد های مذاکرات پیشین و شروع فصلی نو درمذاکرات، اظهار رئیس جمهور مبنی بر بدون اشکال بودن ملاقات با اوباما درعین عدم تغییر رفتار آمریکایی ها، مکالمه تلفنی رئیس جمهور ایران و اوباما در لحظات آخر و در راه فرودگاه و مطرح شدن این موضوع که اوباما دوستانه برخورد کرده و حقوق هسته ای ایران را پذیرفته و برای تغییر روابط دو کشور درآینده با احترام متقابل اظهار امیدواری کرده است!! و ازهمه بدتر اظهار نظرهای عجیب مقامات آمریکایی مبنی برپیش قدم شدن طرف ایرانی برای مکالمه تلفنی!! و تکذیب مقام ایرانی که نشانۀ زشت پنداشتن این کار ازهردوطرف است. رئیس جمهور ایران که تحت فشار مردم انقلاب ایران موضوع را گردن نمی گیرد و اوباما که ازترس لابی های صهیونیستی تن به این پیش قدمی نمی دهد.

4-      اما چند سؤال :  

الف - از حدود 4 ماه پیش، دور قبلی مذاکرات 5+1 تا امروز، چه تغییری دررفتار غربی ها دیده شده است؟

ب-  آمریکایی ها و اوباما دراین مدت چه تغییری کرده اند؟ خوی استکباری آمریکا تغییری کرده است؟ قدمی حتی کوچک دررفع تحریم ها برداشته اند؟ دارایی های ایران را ازبلوکه خارج کرده اند؟ ازعملکرد 60 ساله گذشته شان عذر خواهی کرده اند؟ حقوق هسته ای ایران را بدون پیش شرط پذیرفته اند؟ یا...

ج – مگر همین آمریکاییها بلافاصله پس ازمشخص شدن نتایج آرای ریاست جمهوری، دور جدید تحریم های ظالمانه علیه ایران را وضع نکردند؟

د -  چرا اوباما درهمان تماس تلفنی 15 دقیقه ای و درکنار همه حرفهای مهمی که پس از35 سال باید زده می شد، برپایبندی به دوستی با اسرائیل تأکید می کند و این حرف را درکنفرانس مطبوعاتی پس از مکالمه نیز تکرار می کند؟

5-       آقای رئیس جمهور این جیک جیک مستان باید شما را یاد زمستان نیز بیندازد.

ماکه فراموش نکرده ایم دست برداشتن ازهمه حقوق هسته ای ملت ایران  درمقابل بدست آوردن هیچ را

 ما که فراموش نکرده ایم سخنرانی روشن رهبری درتوقف عقب نشینی را

 ما که فراموش نکرده ایم خنده های شما درآغوش جک استراو درکاخ سعدآباد را

همانطور که فراموش نکرده ایم حضور چرچیل و استالین و روزولت درهمین کاخ سعدآباد پس ازاشغال ایران را

 همچنان که فراموش نکرده ایم، ذلت پذیرش همه احکام جهانی و زورگویی های قدرت های استکباری درآن دوره خفت بار را

6-      آقای پدر معنوی، آقای دیپلمات، آقای پروفسورِ همیشه خندان، آقایان اعتدالی، آقایان با تدبیر، آقایان امیدوار، آقایان بیزار ازافراطی گری، آقایان بیزار ازشتابزدگی – حتی درراه فرودگاه – اگر انقلابی نیستید، لااقل دیپلمات باشید.

آمریکا همان آمریکای کشتار سرخپوست هاست.

آمریکا همان آمریکای کشتار بردگان سیاهپوست است.

آمریکا همان آمریکای بمب اتمی هیروشیماست.

 آمریکا همان آمریکای کودتای 28 مرداد است.

 آمریکا همان آمریکای بمب های ناپالم ویتنام است.

 آمریکا همان آمریکای متحد محمد رضا پهلوی است.

 آمریکا همان آمریکای لانه جاسوسی است.

 آمریکا همان آمریکای حامی تمام عیار صدام است.

 آمریکا همان آمریکای حمله به هواپیمای مسافربری است.

 آمریکا همان آمریکای حمله به عراق و افغانستان و ... است.

آمریکا همان آمریکای گوآنتانامو و ابوغریب است.

 آمریکا همان آمریکای حامی سازمان های تروریستی  منافقین و ریگی است.

 آمریکا همان آمریکای شهدای هسته ایست.

بهوش باشید که آمریکا هیچ تغییری نکرده است. این را تاریخ سیاسی آمریکا و صهیونیسم بین الملل به ه روشنی بیان می کند.

7-      شاید این  شمایید که تغییر کرده اید. لحن متفاوت و دوستانه ای که وزیر امور خارجه انگلیس و آمریکا درمذاکره با وزیر امور خارجه ایران با شعف دم ازآن می زدند چه بوده است؟ آیا منظور مقامات انگلیسی و آمریکایی فقط خنده های دائمی و احتمالاٌ چند جملۀ محبت آمیزاست؟  وعده ها و وعید ها و کوتاه آمدن هایی دراین بین وجود ندارد که مردم ازآن بی خبرند؟ به احتمال ضعیییییییییف قرار مکالمه تلفنی رئیس جمهور و اوباما در ملاقات وزیران امورخارجه ایران و آمریکا گذاشته نشده است؟

آقای رئیس جمهورشما همانگونه که درتبلیغات انتخاباتی و مناظرات گفتید، درمقابل مردمی که به شما رأی دادند مسؤول و ملزم به پاسخگویی هستید.

بازتاب این مطلب درخبرگزاری فارس

سعید آقا - خاطره ای ازحضور دکتر سعید جلیلی درانتخابات مجلس هفتم مشهد

بسم الله الرحمن الرحیم

سعید آقا

دکتر سعید جلیلی را سعید آقا صدا می زدیم. چند روز از شروع تبلیغات انتخابات مجلس هفتم گذشته بود. ما بچه های مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس، عده ای جوان دانشجو و طلبه، درکنار هدف فرهنگ سازی انتخابات و طرح گفتمان انقلاب اسلامی دربستر انتخابات، با کاندیدا شدن سعید آقای جلیلی1، ایشان را اصلح تشخیص دادیم و با شعار " انتخابات احسن، انتخاب اصلح"، برای ایشان کار ستادی هم می کردیم. دریک اتاق، بالای یکی از زعفران فروشی های نزدیک حرم و درهمسایگی یک عکاس خانۀ قدیمی. با دست خالی و بودجه بسیار کمی که تا سال بعد دنبال پرداخت قرض هایش بودیم. کارهای ستاد تقسیم شده بود. شرکت درجلسات، پیگیری چاپ و توزیع تراکت و بیانیه ها، سایت مطالبه و یکی ازکارهای حضور سعید آقا در جلسات مختلف سطح شهر بود. یکی از روزها من مأمور بردن سعید آقا به مسجد جامع شهرک شهید رجایی2 شدم. سعید آقا آرام و متین روی صندلی جلوی پیکان پدرم نشسته بود. برخلاف ما که جنب و جوش و حرص و جوش زیادی داشتیم، تا آخر انتخابات ازتنها کسی که آرامش و روحیه می گرفتیم سعید آقا بود. همزمان با اذان ظهر رسیدیم مسجد. نماز جماعت را با مردم اقامه کردیم. قبل ازآمدن ما طلبه جوانی که بعد ازآن دیگر ندیدمش هماهنگی لازم را انجام داده بود. بعد ازنماز سعید آقا با پالتوی سرمه ای رنگ آشنای آن سال هایش بلند شد، جلوی نماز گذاران اندکی که مانده بودند ایستاد و شروع به صحبت کرد. آنهم نه حرف ها و وعده های عوام فریب و مشابه با کاندیداهای دیگر. همان صحبت های آشنای آن روزها و طرح گفتمان حیات طیبه و تأکید برمبانی انقلاب اسلامی. سخنرانی تمام شد. چند نفری جلو آمدن و با سعید آقا خوش و بش کردند. همان طلبه جوان جلو آمد و بعد ازصحبت های دیگران گفت (نقل به مضمون) حرفهایتان خیلی خوب و دل نشین است. اما بهتر است ازنزدیک با مشکلات مردم منطقه آشنا شوید. اگر فرصت دارید، بامن بیایید که منطقه قلعه ساختمان را به شما نشان دهم. سه نفری سوارماشین شدیم. کوچه به کوچه و محله به محله ما را می برد و آسفالت های نشده و زباله های جمع نشده و مردم مستضعف و فاضل آب های روان درکوچه ها را نشان می داد. پرشور و دردمندانه و بسیار مسلط. گویی شهردار این منطقه است. لبخند همیشگی سعیدآقا برای لحظاتی کم رنگ شد. بیش ازیک ساعت گذشت. ازطلبه جوان جدا شدیم. سعید آقا یک جمله مهم گفت که هنوز یادم مانده :

" مثل این ها بدرد شورای شهر می خورند."آقاآ



1- کاندیدا شدن دکتر جلیلی درآن انتخابات هم حکایتی مثل انتخابات ریاست جمهوری امسال داشت. چند ماه پیگیری و واسطه قرار دادن بزرگان و خواص و اساتید و بالاخره ثبت نام درلحظه آخر. انشاء الله.

2 - معروف به قلعه ساختان ازمناطق محروم و حاشیه نشین شهر مشهد

مشروح دیدارمسؤولان، داوران و برگزیدگان جشنواره مردمی فیلم عماربا مقام معظم رهبری

بسم الله االرحمن الرحیم

 درمحضر پرچمدار تاریخ شیعه

مشروح دیدارمسؤولان، داوران و برگزیدگان جشنواره مردمی فیلم عماربا مقام معظم رهبری

بالاخره خستگی سال ها مشغولیت به کارهای فرهنگی از تنمان بیرون رفت. توفیق دیداری دلنشین و شنیدن بی واسطه سخنانی بسیار مهم و درانتها بوسیدن دستان نایب امام زمان (عج) و بقول آقای جلیلی "پرچمدار تاریخ شیعه دربرابر دنیای استکبار" ازآن لذت هاییست که با هیچ لذت دنیایی ازجمله جوایز جشنواره هایی که هیچگاه آثار ما را به خود راه ندادند، قابل قیاس نیست. دراین دیدار سعی کردم بجای فقط نگاه کردن به صورت نورانی آقا، تا جایی که می توانم بنویسم. متن ذیل حاصل این نوشته های سریع است. به دلیل ضبط نشدن و تفاوت ریتم سخنان دوستان، ممکن است برخی واژه ها عیناً با گفتار تطابق نداشته باشد. هرجا که احساس کرده ام احتمال خطا در آوردن جمله یا کلمه ای می رود، به قرار دادن سه نقطه یا نقل محتوای کلی آن اکتفا کرده ام. ازطولانی بودن مطلب هم عذرخواهی می کنم.

برای خواندن مشروح مطلب به بخش ادامه مطلب مراجعه فرمایید.


بازتاب های رسانه ای این مطلب :

خلاصه دیدار درسایت دفتر حفظ و نشرآثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

عکس های دیدار درسایت دفتر حفظ و نشرآثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

مطالبه

سایت جشنواره مردمی فیلم عمار

شهرستان ادب

عمارنامه

خبرگزاری دانشجو

سامانه جامع نواحی بسیج تهران

تی نیوز

بولتن نیوز

وبلاگ به رنگ انتظار

وبلاگ قیام

وبلاگ نسل سوم گردان کربلا

/**/

ادامه نوشته

پادزهر انگليسي يا مسكن المپيكي - نگاهي متفاوت به المپيك 2012 لندن

بسم الله الرحمن الرحيم

پادزهر انگليسي يا مسكن المپيكي

اگر غرب را به مثابه تمدني برتري طلب و ستيزه جو درنظر بگيريم كه همه دوران حياتش را درپي استيلا و استثمار ملل غير غربي بوده، بايد قبول كنيم كه اين تمدن درطول تاريخ براي به تحقيق رساندن اين هژموني، ابزارهايي ابداعي يا اكتسابي بكار گرفته است. به نظر من يكي ازاين ابزارهاي مدرن، برگزاري بازي هاي المپيك نوين است.

درنيت صلح طلبي و انسان دوستي بخشي از مؤسسان المپيك نوين ترديدي نداريم. اما ازباب "كلمه حق يراد به الباطل"، المپيك و ديگر رويدادهاي ورزشي غرب خواسته مثل جام جهاني فوتبال، جام ملت هاي اروپا و... كه همراه با زرق و برق و سيطره تبليغاتي عجيبي بررسانه هاي جهان است ، هميشه غشايي پوشاننده و غباري فتنه انگيز برمسائل اصلي جهان، اعم از اشغال ها، كشتارها، جنگ ها، استثمارها، فقر ها، فاقه ها، ظلم ها، ستيزها، ترورها و تخريب ها و ... بوده است. همزماني جام ملت هاي اروپاي 1992 با كشتا رمردم بوسني دريك قدمي محل برگزاري بازي ها، حمله اسرائيل به جنوب لبنان همزمان با جام ملت های اروپاي 2000، حمله اسرائيل به غزه همزمان با جام جهانی فوتبال 2006 و  آخرينش به حاشيه رفتن اخبار  كشتار مردم بحرين و سوريه و ميانمار و عربستان به بهانه المپيك لندن ازاين جمله است.

ممكن است كسي بپرسد اين حرفها را مي زنيد كه چه؟ مي گوييد مثل 1980 و 1984 المپيك را تحريم كنيم و خود را ازبركات تبليغاتي اش محروم؟ نه. هميشه سياست تحريم و بايكوت، بهترين راه حل نيست – كه ممكن است درباره آن دو المپيك، دردوقطب شرق و غرب و درروزهايي كه گيرنده هاي دنيا نسبت به انقلاب اسلامي حساس بود، درست باشد–  بلكه سياست حضور متفكرانه، مدبرانه، قاطعانه،‌ ارزش گرايانه و عزت مدارانه مؤثرتراست. يكي ازاين هوشمندي هاي بعد ازانقلاب، مسابقه ندادن با ورزشكاران رژيم اشغالگر قدس بود كه درمسابقات مختلف به مايه اي براي وحدت ضد اسرائيلي تبديل شد. درالمپيك هاي بعدي، ايران بعنوان پيشرو اسلام ناب انقلابي بايد فكرهاي بكري براي مواجهه با مشكلات پيش روي مسلمانان مثل حجاب ورزشكاران زن، برگزاري همزمان بازي هاي زنان و مردان، داوري زنان براي مسابقاتي مثل كشتي كه منجر به تماس بدني مي شود و... داشته باشد.

المپيك لندن، پايان انتظار هشت ساله انگليسي ها براي برگزاري جشن قلابيِ فراموشي بحران هاي غرب بود. انگليسي ها سعي زيادي كردند كه با شكوهي حداكثري اين رويداد سياسي – ورزشي را بعنوان پادزهرتمدن غرب مطرح كنند. اما نشانه هايي درخود بازي ها، نشان داد كه المپيك لندن صرفاً مسكني زودگذر است. اعلام نارضايتي اسپانسرهاي تبليغاتي ازكاهش سود بازيها، سكوهاي خالي تماشاگران، بي تفاوتي مردم انگلستان و اروپا نسبت به بازي ها حتي درلندن، عدم توازن فني درپوشش تصويري رشته هاي مختلف، ناداوري هاي عيان و آشكار، مدال گرفتن كشورهاي كوچك و تحقير شده و ... جزو اين نشانه هاست. خبر جالبي كه دراين زمينه متشر شد، دستگيري مردي به اتهام نخنديدن درحين تماشاي يكي ازمسابقات المپيك بود. طرفه اينكه بعد معلوم شد اين مرد به دليل بيماري لقوه – پاركينسون – بطور كلي قادر به خنديدن نيست.

ايران حضوري خوب درالمپيك داشت. رويكرد جديددولت نهم و دهم درگسترش اماكن ورزشي و سعي در تمركز زدايي و بردن سالن ها و ورزشگاه ها به نقاط دوردست كشور، با اينكه هنوز بخوبي اثر خود را نشان نداده است. اما خون جديدي دررگ هاي جوانان برومند ايران، دميده است. همچنين دراين المپيك توجه بيشتر مسؤولان ورزش به غير فوتبالي ها تا حدودي خود را نشان داد. يكي ديگراز دست آوردهاي اين المپيك جبهه گيري جامعه ورزش و مردم عليه اسراف ها و هزينه ها نجومي فوتبال بود. اين جو مغتنم بايد حفظ شده و مسؤولان ورزش و نمايندگان مجلس را وادار به تعديل اين ظلم تاريخي نمايد. دراين روزهاي بعد ازالمپيك، مربيان، بازيكنان و مديران نُنُر فوتبالي كه ازجمع شدن اين خوان نعمت ميلياردي ترسيده اند، تند تند مصاحبه مي كنند كه فوتبال هنوز هم مهمترين ورزش ايرانيان است و كي گفته نبايد خرج فوتبال كرد و ... آتش تهيه اين شناكردن مخالف جريان رودخانه هم، برنامه مزوّر نود است.

وبازهم مثل هميشه المپيك،  انگيزه ها، بودجه ها، توان تبليغاتي و شور و اشتياقها را مي بلعد و پاراالمپيكي هاي افتخار آفرين و مظلوم، بي نصيب مي مانند. دريك معادله تك مجهولي ساده، كسي كه با بدن سالم و هزينه هاي گزاف براي ايران مقام مي آورد بايد بيشتر جايزه بگيرد يا كسي كه با نقص عضو، اراده آهنين و هزينه هاي بسيار كمتر، ‌همان افتخار را مي آورد؟

بودها و نبودها- درحکایت تحریم های علیه جمهوری اسلامی ایران

 بسم الله الرحمن الرحیم

بودها و نبودها

ما كودكان دهه شصت يادمان هست :

روغن کوپنی بود.

قند وشکر کوپنی بود.

برنج کوپنی بود.

شیر کوپنی بود.

پنیر کوپنی بود.

صابون کوپنی بود.

پودر رخشتشویی کوپنی بود.

.

.

.

پودرماشین ظرفشویی فینیش نبود.

پودرژله دراژه نبود.

پیتزا بوف نبود.

مرغ بدون آنتی بیوتیک رضوي نبود.

ماهی قزل آلای رودخانه ای درگز نبود.

موزخارجی چي كي تا نبود.

لپ تاپ دل نبود.

باطری آلکالاین دوراسل نبود.

نستله صهیونیستی نبود.

کوکاکولای اصل آمریکایی نبود.

ال ای دی لمسی 64 اینچ فوق باریک با قابلیت اتصال به اینترنت سامسونگ نبود.

یخچال ساید بای ساید 600 لیتری ال جی نبود.

اتوموبيل لكسس ژاپني نبود.

آی پد اَپل نبود.

و خیلی چیزهای دیگرکه امروز رسانه های پخمه ما دائم از نبود و تحریمش دم می زنند.

 به خبرهای این روزها که بعد ازمذاکرات قاطعانه، عزت آفرین و موفقیت آمیز مسکو – و البته شكست خورده براي غربی ها - نگاه کنید. همین روزنامه های شهرما روزی نیست که ازتحریم نفتی، تحریم ایرانی ها بوسیله شرکت اپل، عدم واردات نفت بوسیله کره جنوبی و ... دم نزنند.

اصلاً دردهکده جهانی که سالهاست غربی ها به خورد ما می دهند، امکان تحریم وجود دارد؟

تحریم نفتی ایران درروزگاری که آمریکایی ها خون جوانانشان را با نفت عراق طاق مي زنند، یک شوخی و بلوف سیاسی نیست؟

مستثنی شدن 18 کشور ازتحریم نفتی ایران، تحریم است یا دراختیار گرفتن انحصاری نفتِ دومین تولید کننده بزرگ نفتی جهان؟

چرا نمی فهمیم که تحریم فقط شوخی و برای ترساندن کشورهای دیگر درارتباط با ایران است؛ وگرنه حتی کالاهای ساخت مستقیم اسرائیل -  ازقبیل ملزومان آبیاری تحت فشار – به کشور وارد می شود.

انفعال دست اندکاران دیپلماسی بین المللی ایران خصوصاً کمیسیون های مربوطه درمجلس – که فقط از آن درتبلیغات انتخاباتی استفاده می کنند -  و وزارت خارجه چه دلیلی دارد؟

چرا باید کره جنوبی که صادرات میلیارد دلاری به ایران دارد و بخشی ازبودجه سالانه اش را دراین شرایط اقتصاد جهانی ازجیب ایرانی ها و نفت آنها تأمین می کند، برای ما شاخ و شانه بکشد؟ چرا برای یک باراین دندان لق را ازدهان شرکای تجاری ایران بیرون نمی کشيد که واردات کالاهای لوکس به ایران فقط ازراه همراهی نکردن با مستکبران، علیه ایران می گذرد!

يعني ديدن برنامه هاي صدا و سيما در ال ای دی لمسی 64 اینچ فوق باریک با قابلیت اتصال به اینترنت سامسونگ اينقدرلذت دارد؟!

و ... ما بچه هاي دهه  40 و 50 و 60 و70 و 80، ازبودها استفاده مي كنيم و بخاطر نبودها، انقلابمان را فراموش نمي كنيم.

انشاء الله

از متروپولیس تا اسکار

بسم الله الرحمن الرحیم

 از متروپولیس تا اسکار

مدتی پیش شهردار مشهد دریک آگهی بزرگ که با خطی زیبا درروزنامه های شهر چاپ شده بود، انتخاب خودش را بعنوان یکی ازاعضای برگزیده متروپولیس که معیاری برای ارزیابی توسعه  شهری ازنگاه غربی هاست، به مقامات دیگر شهر تبریک گفته بود. -  نمی گوییم خود نمایی و ریا و عوام فریبی و مرعوب بودن و ... که متهم نشویم – .

کار به جایی رسیده که ملاک ارزشیابی شهردارِ مهمترین شهر شیعیان جهان و پرزائرترین شهر جهان، غربی هایی هستند که لحظه ای اجازه ازیاد رفتن تهدیدها و تحریم هایشان را به مانمی دهند و تندتند دندان نشان می دهند و خط ونشان می کشند. متن آگهی و تبلیغات پیرامونش نشاندهنده ذوق زدگی مفرط آقای مهندس پژمان نسبت به این درباغ سبز نشان دادنِ بسیار مشکوک و افتخار به چیزی است که از اساس مورد گمان بد دوستاران انقلاب است.

سؤال ما اینست که آقای مهندس! غربی هایی که حالا به دشمنی علنی شان با ما افتخار می کنند، درشما چه چیزی دیده اند که اینهمه لی لی به لالایتان می گذارند و بالا و پایینتان می کنند؟ نکند به عملکرد لیبرالی شما و سکوتِ چون مرگِ شورای شهر خرفت مشهد نگاه کرده اند؟! نکند گسترش افراطی مجتمع های تجاری، شهربازی های به سبک غربی، افتتاح یکی پس ازدیگری پارکهای آب بازی، توجه به زیبایی بالای شهر درعین بی توجهی به مناطق محروم، گران کردن وسیلة نقلیة فقرا و... آنها را به طمع انداخته است؟!

آقای مهندس! چقدر این تقدیر از شما که درآگهی روزنامه نوشته بودید، شبیه جوایز مشکوک و چپ و راستی است که اصغر فرهادی برای جدایی نادر ازسیمین گرفت! احتمالاً او هم درپازل صهیونیسم جهانی، مهره با استعدادی می نمود که باید شکار می شد و شد.

آقای مهندس! توصیه می کنم مثل فرهادی باهوش باشید و خود را به یک جایزه و دو جایزه نفروشید. قیمت انحراف عقیده زائران امام رضا(ع) و کاستن ازکمیت و کیفیت زیارت تنها امام شیعیان مدفون در خاک ایران، بیش ازاینهاست.

شما شایسته شهرداری پاریس هستید!

بهار آمد و روسیاهی به زغال ماند - درباره انتخابات مجلس نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

بهار آمد و روسیاهی به زغال ماند

درباره انتخابات مجلس نهم

درباره فراز و نشیب این انتخابات که البته درچند شهر همچنان ادامه دارد و به دور دوم کشیده شده، چند نکته می نویسم. این برداشت ها با اشراف کامل بر فضای انتخابات مجلس نهم در مشهد و رصد انتخابات شهرهای دیگر ازراه دور است.

1-      رأی آوردن تعداد قابل توجهی ازکاندیداهای مستقل درسراسر کشور، نشانه نمودار رو به رشد بلوغ سیاسی مردم است. این رأی علاوه برامیدواری به تشکیل مجلسی بهتر و متعالی تر، بهترین جواب شبهه افکنی های دوران فتنه است که رأی بالای شهر نشینان تهران را کیفی تر و با اهمیت تر ازرأی شهرستانی ها و روستائیان جلوه می دادند. ذکر این نکته راهم لازم می دانم که من و گروهی ازدوستان ازجمله محمد رضا دهشیری بعنوان کارگردان مشترک، دوماه پیش ازانتخابات و با هدف فرهنگ سازی حضور مستقل مردم درانتخابات اقدام به ساخت مستندی با عنوان " استقلال برای پیروزی" کردیم که به لطف پروردگار درابتدای شروع تبلیغات انتخاباتی درسطح کشور توزیع شد.

2-      درمشهد، تمام هفت نفری که رقبای اصلی انتخابات درمرحله اول بودند و چهار نفرشان به رقابت دردور دوم انتخابات ادامه خواهند داد، ازدو لیست مشهور جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری بودند. یعنی این دوره چماق تهدید محوریِ حضور چپ ها، بی دین ها، اصلاح طلب ها، خطرناک ها و... بطور کامل درغلاف ماندو رقابت اصلی بین نیروهای وفادار به انقلاب بود. این یکی ازدلایل مخالفت با توزیع میلیونی لیست ساندویچی "هوالمطلوب"  آنهم سه روز مانده به رأی گیری است. یعنی دیگر این دلیل که ما هوالمطلوب را برای دفع الشر و جلوگیری ازرأی آوردن ضد انقلاب ها توزیع می کنیم موضوعیت نداشت.

3-      ما دردو دوره قبل انتخابات مجلس شورای اسلامی درمشهد که آرا ، با لیست هوالمطلوب شکل گرفت، گمان می کردیم این جناح های سیاسی هستند که ازبسیج سوء استفاده  می کنند. اما لیست هوالمطلوبِ این انتخابات ثابت کرد که هم جناحهای سیاسی و هم بسیج بازیچة یک فرد با نفوذ، قدرت طلب، کم کار و پرادعا هستند که درهرلیستی حضور داشته باشد، همان! هوالمطلوب می شود. دراین انتخابات لیست هوالمطلوب برخلاف دو دوره گذشته، مرکب ازکاندیداهای جبهه پایداری بود.

4-      جبهه پایداری هرچه درپایتخت هست، اعم ازاصول گرایی و عدالتخواهی و پایبند بودن به ادبیات احمدی نژاد 84 و ... بازتعریفش در شهرما مشهد، بسیار متفاوت با آن چیزی بود که نمایانده شد. درمشهد، بسته شدن این لیست و افراد شکل دهنده اش نه براساس شایستگی و انتخاب اصلح که براساس باندبازی و لابی کشی و بداخلاقی های سیاسی  مرسوم انتخابات ها و بخش مهمی از رأی آوردنش هم با لیست هوالمطلوب بود. دراین باره تصمیم گیران جبهه پایداری مثل دکتر باقری لنکرانی و خصوصاً حجت الاسلام ماندگاری که خود مشهدی هستند، باید پاسخگو باشند.

5-      فضای رقابت های فرهنگی – سیاسی و فعالیت های بچه های انقلابی و حز ب اللهی دراین دوره اصلاً نا امید کننده نبود. آقای کریمی با همه تمهیدات هو المطلوبی، از تیراژ میلیونی لیست ساندویچی تا سرلیست نوشتن خودشان دربرگه ها، تا فحش دادن به موقع به هاشمی و ... دردوراول انتخابات رأی نیاورد و به نظر من رأی سه نفر دیگرهم بطور کامل وابسته به هوالمطلوب نیست.( قاضی زاده مشهور و مشترک دو لیست، بنی هاشمی خوش نام، باسابقه و مورد وثوق متدینین و پژمان فر یک روحانی انقلابی و مورد توصیه حزب اللهی ها و علما بودند) نمونه های زیادی سراغ دارم که نیروهای اصیل بسیج درمقابل هوالمطلوب مقاومت و ازتوزیعش جلوگیری کردند. یکی ازبچه های بسیج تعریف می کرد، فرمانده پایگاهشان روی نام کریمی خط می کشیده و بعد لیست را به نیروهای بسیج می داده است.

6-      همچنان نقطه ضعیف و نه ناامید کننده این انتخابات درمشهد، رأی نیاوردن نیروهای مستقلی است که قصد دارند هم به جناح ها و فساد هوالمطلوب ها آلوده نشوند وهم خرج های کلان تبلیغاتی را شرعی نمی دانند. البته رأیی که حاج خلیل موحد آورد، نسبت به چند مستقل دیگری که خودشان و انتخابات را با خرج های کلان ترکاندند، بسیار امیدوار کنند و جالب توجه بود. اما باید نیروهای اصیل انقلاب که همراه این روش انتخاباتی هستند، جمع شوند و با وحدت و تفاهم و اتخاذ شیوه های کارآمد، انشاء الله صُلحا را به مجلس بفرستند.

 

دركشوري كه خلبان ها رئيس جمهور نمي شوند

بسم الله الرحمن الرحيم

دركشوري كه خلبان ها رئيس جمهور نمي شوند

مدتي شايد بيش از يك سال است كه تلويزيون بر اساس سياستی خاص كه خواهم گفت، توجهي افراطي به برنامه هاي زنده و پرمخاطب خود دارد و کاش این برنامه ها مثل رازِ استثنایی، رويكردی تخصصي برای انقلاب مظلوم اسلامی مان داشت.

سه نمونه مهم اين برنامه ها 90، هفت، پارك ملت و است.

اختصاص بهترين و بيشترين زمان پخش كانال هاي تلويزيون به اين برنامه ها، دستمايه قرار دادن موضوعات زرد و جنجال برانگيز و مخاطب جمع كن ، اجازه پرده دري و هتاكي به ارزش هاي دين و انقلابي و نه نقد سالم و سازنده ، توجه وي‍ژه مديران صدا و سيما و ازجمله شخص آقاي ضرغامي به تعداد بيننده ها و ميزان مشاركت آنها درپيامك هاي دريافتي و...  را كه كنار هم مي گذاري، تفكري منفعت محور، بلند مدت و موج سوارانه مي بيني كه احتمالاً تبلورش دركانديداتوري جناب ضرغامي براي انتخابات رياست جمهوري ديده خواهد شد. اما آقاي ضرغامي بايد ازهمين حالا خودشان را براي جواب دادن به پرسشهاي زيادي آماده كنند.

قيمت اين مردم فريبي و سوء استفاده ازامكانات عمومي چقدر است؟

به آينده و تبعات سياسي – اجتماعي برنامه هايي اينچنين آگاه هستند؟

چرا دركنار گسترش پديده هاي مبتذلي مثل 90 و هفت و پارك ملت،‌ برنامه هاي مهمي چون ديروز امروز فردا تعطيل شد؟

آیا آقاي ضرغامي قرار است چراغ خاموش و با رويه خواص بي بصيرت، مزورانه و با هدف جذب اكثريت + جذب قشر خاكستري حركت كنند؟

رويه برنامه محبوب شما هفت دربرخورد با جشنواره عمّار و درست بعد ازآن دربرخورد با جايزه سياسي گلدن گلوپ به اصغر فرهادي چه بود؟

اين همان تلويزيوني است كه دريك شبكه چند تار موي يك خانم باعث سانسور مي شود اما شبکه دیگر، به بهاي تزویر مديرانش آخرين مدهاي هنرپيشه هاي آمريكايي را نمايش مي دهد؟!!

برادر ضرغامي، اشتباه می کنید اگرفکر کنید كه مردم فريب خواهند خورد. مردمِ با بصیرت تر ازمسؤولان این کشور، این شيوه های شترمرغي را ازهضم رابع هم گذرانده اند.  آخرين موردش عاليجناب بيست سالة هميشه پيروز بود و قبل ازاو، تجربه خوش تيپ ترين خلبان دنيا!! فكر مي كنيد اگر آقاي قاليباف اين رويه را كنار گذاشته بود و صادقانه با مردم روبرو مي شد، آراء ش از آن كه شد بيشتر نمي شد؟ مرحبا به مردم كشوري كه درآن خلبان ها رئيس جمهور نمي شوند.

میان ماه من تا ماه گردون - درباره اقدام دانشجویان علیه سفارت انگلیس

بسم الله الرحمن الرحیم
میان ماه من تا ماه گردون
ممکن است درذهن برخی دوستان، مشابهت هایی بین حماسه انقلاب دوم، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا درابتدای پیروزی انقلاب و حرکت خودجوش دانشجویان درحمله به سفارت انگلیس بوجود آمده باشد. اما باید به تفاوت های زیاد و مشابهت های کم این واقعه توجه کنیم.
تفاوت ها
1-درابتدای انقلاب، جمهوری اسلامی دروضعی بینابین و بدون ثبات و دردوران ابتدای تثبیت انقلاب قرار داشت. اما ایران امروزدربهترین شرایط ازنظر ثبات سیاسی ، نظامی و حکومتی قرار دارد.
2-درآن دوره زمانی آمریکا دراوج قدرت و اقتدار جهانی خود قرار داشت و ازنظر بین المللی نیز هنوز به معنی امروز وجهه شیطان بزرگ را پیدا نکرده بود. اما انگلستان امروز کشوری متزلزل و شیرِ پیرِ بدون دندانی است که مجبور به دریوزگی باقیمانده غذای قدرتهای بزرگ تر از خود است.
3-با توجه به دو دلیل فوق می شود نتیجه گرفت که نه این اقدام به بزرگی آن واقعه عظیم است و نه انگلستان قدرت مقابله ای شبیه آمریکایی ها درآن دوران خواهد داشت.
4-شرایط زمانی جنگ سخت و نرم امروز با دوران ابتدای پیروزی انقلاب بسیار متفاوت است. یعنی دیگر آن دوران نیست که انگلیسی ها مثل آمریکاییها اسناد ومدارک خیانت هایشان را روی برگه های بزرگ چاپ کنندودرکنارش دستگاههای بزرگ کاغذ خرد کن بگذارند تا ما بتوانیم آنها را بهم بچسبانیم. حالا سیستم های اطلاعاتی و امنیتی بسیار پیچیده و به گمان من آسیب پذیر تر ازقبل است.
5-ازنظر تقابلِ با انگلیسی ها هم تفاوت های زیادی با ابتدای پیروزی انقلاب وجود دارد. آنروزها آمریکاییها به سرعت اعلام قطع رابطه کردند و تا امروز هم رابطه شان با ما قطع است. اما می بینیم که انگلیسیها به سرعت اعلام می کنند که ما نمی خواهیم مزیت های سفارتمان درایران را ازدست بدهیم و بعد شروع به کارهای ایزایی مثل خیابان گردی سفارت خانه ای می کنند و دلشان غنج می رود برای یک گوشه چشم ما. به نظر من هرچه این هارت و پورت ها بلند تر و تند تر باشد، نشانه ضعف بیشتر و علاقه بیشتر به حفظ موقعیت است. یعنی حالا موقع امتیاز گرفتن و تحقیر کردن و بی محلی کردن است نه کوتاه آمدن و عقب نشینی کردن.
6-درآنروزها آمریکاییها و اروپاییها قدرت برتر و بی چون و چرای رسانه هایی بودند که به اندازه امروز گسترش و نفوذ نداشتند. ازطرف دیگر رسانه های آنروز غربی موجه تر و مورد اعتماد ترازامروز بودند. اما دردنیای رسانه های متکثر امروز ما نیز می توانیم ازمزیت های نسبی خودمان دراین واقعه استفاده کنیم. اما امان از صدا و سیمای تنبل ما! صدای و سیمایی که درباره هرموضوعی یا افراط می کند یا تفریط. یا آنقدر برنامه های آبگوشتی به خیک مخاطب می بندد که بکلی واکسینه می شود ویا بکلی بایکوت می کند و ایجاد نیاز کاذب. الآن زمانی است که باید صدا و سیما سریع اقدام به ساخت چند مستند بین المللی و قوی دراین باره کند و شبکه فعالان مجازی نیز می توانند با رسانه های فرعی به پوشش اخبار این واقعه به زبان های دیگر اقدام کنند.
7-اما به نظر مهمترین تفاوت این دوحرکت برنامه ریزی، ترسیم هدف و استراتژی است. آنجا دانشجویان با سازماندهی بهتر و با هدف تر اقدام به تسخیر لانه جاسوسی آمریکا کردند و توانستند این حرکت را به یک جریان جهانی تبدیل کنند. اما حمله به سفارت انگلستان و حرکت های دیگر این سالها مثل حمله به سفارت دانمارک و... بیشتر حرکت هایی دفعی و احساسی و واکنش هایی بدون استراتژی درمقابل اتفاقات روز به نظر می رسد. درست به همین دلیل است که عمق و تأثیر این حرکت های تا به آنجا نمی رسدکه حمایت های جامع تر و بزرگتررا به دنبال بیاورد.
مشابهت ها
1-سفارت آمریکا درآن دوره به شکلی علنی و مشخص، رویه دوران پیش ازانقلاب را دنبال و بعنوان مرکز فرماندهی، عملیات تخریبی علیه انقلاب را سازمان می داد. سفارت انگلستان هم دردوران فتنه درست همین نقش را البته به شکلی متفاوت و بسیار ضعیف تر ایفا کرد.
2-شور و شوق و انگیزه های الهی و انقلابی جوانان نقطه مزیت و مشابهت مهم همه این اقدامات است. شوری که به نظر حالا با شعوری بیشتر ازدوران ابتدای پیروزی انقلاب توأم است. سازماندهی، برنامه ریزی منسجم و دقیق، داشتن جلسات منظم و هدفمند بین تشکل ها، رصد و مطالعه دائم و دقیق و ... می تواند از این شور همراه باشعور، حرکت های عمیق تر و اثر گذارتر بعدی را بوجود بیاورد.
با توجه به همه جوانب فوق به نظر من اقداماتی اینچنین نباید دفعی و بدون برنامه انجام گیرد. برنامه ریزی مرحله ای برای ایجاد جنگی روانی و اطلاعاتی لازم است. مثلاً چه بسااگر پیش ازاین حمله هکرها می توانستند با نفوذی اطلاعاتی اسناد و مدارکی مهیا کنند، شاید حمله به سفارت مفید تر ازآب درمی آمد.

بهترين دفاع حمله است

بسم الله الرحمن الرحيم

بهترين دفاع حمله است‌



1-     فوتباليست ها مي گويند بهترين دفاع حمله است.

      پس ازانقلاب اسلامي و خصوصاً دفاع مقدس رويه كوبنده و هجومي انقلاب اسلامي ازطرف بسياري ازجريانات منتسب به انقلاب اسلامي دنبال نشد. سالها بود كه بچه حزب اللهي ها دائم به اين فكر بودند كه غرب و ديگر دشمنان چه مي كنندتا آنها زود موضع بگيرند و دفاع كنند. – البته هنوز هم بسياري همين شيوه رادارند. – اما ازهمان ابتدارويكرد رهبر انقلاب امام خامنه اي،‌ برخلاف اين تفكر هجومي و استراتژيك بوده است.

2-  آ  آخرين اين حمله ها دركنفرانس بسيار باشكوه و استثنايي بيداري اسلامي اتفاق افتاد. به تصاوير كه نگاه مي كردم، واژه ولي امر مسلمين برايم بسيار گوش نواز بود. حالا عرصه فرماندهي فرهنگي انقلاب اسلامي به آفاق دور جهان رفته است و رهبر انقلاب اسلامي مانند يك فرمانده استرات‍ژي حركت بعدي انقلابهاي منطقه اي را تعيين مي كنند. يادداشت برداشتنها، گريه ها،‌خنده ها، روبوسي و دست بوسي هاي مراسم همه گواه اينست كه بخش مهمي ازنخبگان ضد امپرياليست دنيا، تفكر برتر انقلابي شيعه،‌ ذيل تفكر انقلاب اسلامي را با جان و دل قبول كرده اند. كنفرانس بيداري اسلامي ضربه مهلكي به دشمن بود و مدتي طول مي كشد تا گيجي اين ضربه برطرف شود. جاي خوشحالي بسيار دارد. اما به گفته مولايمان اميرالمؤمنين،- نقل به مضمون - ‌ ازهيچ امري بسيار خوشحال و بسيارناراحت نشويد.

  3-   هيچگاه نبايد دشمن را ضعيف و خوار شمرد. تركش هاي اين ضربه گيج كننده بزودي رخ نمود. فرداي سخنان رهبر انقلاب اسلامي،‌ شبكه بي بي سي فارسي اقدام به پخش مستند «خط و نشان رهبر» كرد. مستندي شخصيت پرداز، آرشيوي، بسيار ضعيف و هتاكانه. به گمان من اين مستند آماده بوده و بي بي سي دنبال فرصتي براي پخش آن مي گشته است. تنها نكته اين مستند ت‍أكيد بر نظامي بودن و وجهه اطلاعاتي داشتن رهبر انقلاب است. كه درست همين ها نقطه قوت هرنظام پابرجا و استوار دردنياي امروز است.

  ضربه دوم روز گذشته اتفاق افتاد. يك نفر ازميهمانان مراسم كه درباره بيداري مسلمين و نقش انقلاب اسلامي درانقلاب هاي منطقه اي و ويژگي هاي رهبر انقلاب صحبت كرده بود، مورد ترور ناجوانمردانه عوامل استكبار جهاني قرار گرفت. نثار روح خداجوي برهان الدين رباني فاتحه اي مي خوانيم و درانديشه حمله اي دوباره خواهيم بود.

 مراقب ابراهيم جعفري ها باشيم.

زباله دان مردمی تاریخ

بسم الله الرحمن الرحیم

زباله دان مردمی تاریخ سوپرمن

 

 

 

 

 

 

 

روزی که آقای هاشمی درفیلم تبلیغات انتخاباتی 1384 ریاست جمهوری، ازبنز سیاهرنگش پیاده شد؛ مردم ایران تصمیم گرفتند، مستکبران، کاخ نشینان و مسؤولان متفرعنِ ازدماغ فیل افتاده را یکجا به زباله دان مردمی تاریخ بیندازند. به این خبرهای کوتاه توجه کنید :

آقای شهردار درجلسه با اعضای شورای شهر گفت : فقط درصورتی مسؤولیت شهرداری را قبول می کنم که همه اعضای شورای شهر به من رأی مثبت بدهند. حتی اگر یک نفرتان با آمدن من مخالف باشد، نمی آیم!

عذرخواهی دسته جمعی اعضای شورای شهر ازپژمان!

۵میلیارد ریال هزینه تغییردکور اتاق شهردارمشهد![1]

شهرداری مشهدبرای عقیم کردن گربه ها هرقلاده 500 هزارتومان می پردازد![2]

دستگاه مرده شور مکانیزه درغسالخانه بهشت رضا![3]

نصب یک آکواریوم بزرگ درغسالخانه بهشت رضا![4]

حالا شهردار و شورای شهرِ مکانیزه مشهد! قرار است کسری بودجه شان را با افزایش بلیط اتوبوس، ازجیب مردم مستضعف مشهد بیرون بکشند؛ آنهم با قیافه حق به جانب و نگاه بالا به پایین.

 شهردار مشهد درجواب خبرنگاری که می پرسد : «در تهران براي ۵ کيلومتر ۲۵ تومان دريافت مي شود ولي در مشهد براي ۵ کيلومتر تا الان ۵۰ تومان که ۲ برابر تهران است و با اعمال افزايش ها براي ۵ کيلومتر ۱۰۰ تومان يعني ۴ برابر قيمت تهران دريافت خواهيد کرد» می گوید : «حالا فکر کنيد در تهران دوست دارند مردم را رايگان جابه جا کنند.اين چه ربطي به هم دارد اصلا اين مقايسه غلط است، من دوست دارم رايگان مسافر جابه جا کنم، يکي هم مي خواهد هزينه واقعي را دريافت کند، يکي هم مي خواهد يک درصدي بگيرد و درصد ديگر را نگيرد.»!! و درجواب سؤال : « چرا مانند شهرداري تهران يک دوم را شهرداري و يک دوم را دولت پرداخت نمي کند؟» می گوید : « عجب حرفي مي زنيد به جاي اين که بگوييد چرا مردم نبايد کل پولشان را بدهند، سوال مي کنيد چرا مردم يک سوم پول بليت را بايد بدهند»!! آقای شهردار درآخر مصاحبه، سربلند و پرافتخار می گویند : « هر شهروند در قبال خدماتي که دريافت مي کند بايد هزينه اش را پرداخت کند چطور از گاز و برق استفاده مي کنيد يک بار سوال نمي کنيد که چرا يک دوم يا يک سوم هزينه آن را نمي دهيد به اتوبوس که مي رسد مي خواهيد يک سوم را هم پرداخت نکنيد، بايد بدهند وظيفه شان است، اين منطق غلط است که پروانه ساختماني بفروشيم و درآمد کسب کنيم و آن را صرف جابه جايي مسافر کنيم و پول نگيريم.»!![5]

بله آقای شهردار! وظیفه شان است بدهند تا شما :

5 میلیارد ریال هزینه تغییردکور اتاق بدهید!

300 گربه را عقیم کنید!

دستگاه مرده شور مکانیزه و آکواریوم درغسالخانه بهشت رضا نصب کنید!

و به ریش عدالت اجتماعی و مستضعفین بخندید.



[1] - وبلاگ مهندس سرویها عضو شورای شهر : این‌جانب به عنوان عضو شورای شهر مشهد لازم می‌دانم که در این خصوص گزارشی را ارایه نمایم:

اواخر سال 88 مطلع شدیم جناب شهردار تغییراتی را در حوزه کاری خود شروع نموده است لذا به اتفاق ریاست شورا بازدیدی به عمل آورده واز میزان هزینه‌های در حال انجام جویا شدیم که ایشان عرض کردند دراتاق من کم‌تر از 100میلیون تومان هزینه خواهد شد. بعد از مدتی مطلع شدیم برآورد هزینه‌ها بالغ بر 300 میلیون تومان شده لذا با طرح سوال در جلسه غیر‌علنی از ایشان توضیح خواستیم که ایشان اعلام نمودند برآورد اولیه برای 700 متر مربع اتاق و حوزه ایشان حدود 180 میلیون تومان بوده اما باتوجه به تعویض سیستم‌های سرمایشی و گرمایشی و صوت و نور حدود 500 میلیون تومان هزینه شده است‌. بعدن قراردا‌های دیگری نیز به دستمان رسید که بالغ بر 600 میلیون تومان را گواهی می‌نمود. لذا در تاریخ‌های 14 مهرماه، 11 آبان‌ماه و 28 آذر 89 نامه‌هایی را ریاست شورا جهت شفافیت موضوع به شهردار ارسال داشته‌اند که متاسفانه یا با کلی‌گویی پاسخ داده شده یا به کلی پاسخی ارسال نگشته.

[2] - روزنامه تهران امروز در گزارشی با اشاره به اینکه طرح عقیم کردن گربه‌ها به همین سادگی‌ها نیست، نوشت: عقیم کردن هر گربه 500 هزار تومان خرج روی دست شهرداری مشهد می‌گذارد.

[3] - آخرین نیوز: با ساخت اولین دستگاه مرده شور، شستشوی مکانیزه اموات بزودی در مشهد آغاز می شود. 

[4] - سایت شهرداری مشهد : اكنون ساختمان غسالخانه خيلي زيبا شده مخصوصاً آكواريوم وسط سالن بسيارآرامش بخش است 0

[5] - شماره 17842روزنامه خراسان - ضمیمه خراسان رضوي - دوشنبه 1390/03/02

آزمون احمدی نژادی یا حَسَناتُ الاَبرار سَیِّئاتُ المُقرَّبین

بسم الله الرحمن الرحیم

آزمون احمدی نژادی

حَسَناتُ الاَبرار سَیِّئاتُ المُقرَّبین

1- جریان هفته های اخیر انشاء الله فقط یک اتفاق است که می تواند دلایل، ریشه ها و تبعات مختلفی داشته باشد. البته بر مبنای «َعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ»[1] در هراتفاقی که به ظاهر تلخ و ناگوار است؛ حکمتی نهفته است. درست مثل فتنه 1388 که درورای ظاهرهولناکش، آتش های موذی زیر خاکستر را بیرون آورد و موجب آرامش مؤمنین شد.

2- جریان مشایی مربوط به این روزها و پس ازانتخابات نیست. ازهمان زمان که تحت مدیریت ایشان، نیمه شعبان کیک دوازده طبقه می پختند و آبش را با هماهنگی آل سعود ازچشمه زمزم می آوردند و میلیاردی به هیئات مذهبی دهن شیرین کن می دادند و ده ها طرح سطحی و بی ثمر دیگراجرا می کردند؛ گفتیم و گفتند دلسوزانی و به خرج برادر احمدی نژاد نرفت. تمنا می کنیم رئیس جمهور محبوب و انقلابی، باردیگر پیام رهبر انقلاب برای عزل مسؤول دفتری مشایی را بخوانند تا هم تعادل دربیان و رفتار و سیاست را یاد بگیرندوهم عمق دلسوزی رهبری نسبت به خودشان را[2]  بازهم تمنا می کنیم به عبارات "اختلاف وسرخوردگی" بیشتر توجه کنید. شما این حالات را دربخش مهمی ازدوستداران و حامیانتان نمی بینید؟ فکر می کنید اگر دوباره انتخابات برگزار شود، همان شورو هیجان وفداکاری را ازطرف مردمی که شما را فدایی ولایت می دانستند؛ خواهید دید؟

3- طیفی ازخواص حزب اللهی درباره رهبر انقلاب مانند یک همانند یا دوست یا آشنای قدیمی یا کارشناس یا مجتهد یا مبارزی استخوان خرد کرده یا... فکر می کنند. با این فکر خیلی ها خودرا نه پیرو ولی که هم عرض او می دانند. دوستان باید تکلیفشان را با مفهوم ولایت روشن کنند. ولایت مطلقة میراث امام، آن چیزی نیست که خیلی ها ازآن تعبیر می کنند.

4- درهمان جریان مشایی درافواه پیچیده بود که رئیس جمهور عقیده دارد اخبار، درست به رهبری منتقل نمی شود و پیام ایشان درپی یک سوء تفاهم است!! شما و ما بهتر ازهرکسی می دانیم که رهبری مسلط ترین فرد حال حاضر کشور به مسائل اند و منابع خبری و اطلاعاتی شان محدود به چند نفر خاص نمی شود. شبکه ارتباطی وسیع رهبری، یادگارروزهای مبارزات پیش ازانقلاب تا انتهای جنگ است و ازاین نظر ایشان یگانه اند.

5- جوگیر شدن درهرشرایط و برای هرکسی مذموم است. چه مصدق باشد و مستظهر به حمایت ملت ایران[3]، چه بنی صدر باشد و مغرور به 11 میلیون رأی مردم ایرانِ پس ازانقلاب و چه احمدی نژاد متکی به 24 میلیون رأی ایرانیان پیروزِ بیرون آمده ازفتنه!

6- چه حزب اللهی های بی خبر ازمتنِ ضد احمدی نژادی شده، چه فتنه انگیزان چپی و راستی با دندان های فشرده و چه رقبای منتظر گرفتن ماهی ازآب گل آلود!

7- آقای احمدی نژاد رئیس جمهور انقلابی ایران، علاقه مندان شما با وجود غبار آلود بودن فضا و هجوم شبهات، با بصیرت انقلابیِ یادگار رهبرشان دریافته اند که نباید موفقیت های کسی را با چوب اشتباهاتش راند. ما همچنان از هریک از نقاط درخشان کارنامه شما درطول این سالها مثل ولایت مداری عملی، حمایت بی دریغ ازمستضعفین، ازبین بردن پز دروغین و خوی استکباری مسؤولان دولت های قبل، سیاست خارجی عزتمند، هدفمندی یارانه ها و ... اعلام می کنیم و به درستی می دانیم؛ دشمنان بدنبال این هستند که به دلیل این اشتباه، همه کارنامه یک دولت ولایی، موفق و انقلابی را زیرسؤال برده تا انقلاب را زیرسؤال ببرند.

8- آقای احمدی نژاد عزیز این جمله معروف را ازیاد نبرید «حسنات الابرار سیئات المقربین»[4]. این اشتباهِ البته بزرگ اما قابل جبران، ازطرف هرفرد دیگری جز شما تبعاتی اینچنین به بار نمی آورد. بدانید کوچکترین عمل ناصوابی ازسوی شما تأثیراتی عمیق و وخیم درپیشبرد اهداف انقلاب اسلامی درسراسر جهان خواهد داشت.


۱ - كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ - بر شما كارزار واجب شده است در حالى كه براى شما ناگوار است وبسا چيزى راخوش نمى‏داريد وآن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مى‏داريد و آن براى شما بد است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد- (بقره - 216)

۲ - جناب آقای دکتر احمدی نژاد- ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام وتحیت، انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رییس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شماست. لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد. سید علی خامنه‌ای / 27 تیر1388

۳ -27 مرداد ،1332 آيت الله كاشاني در نامه‌اي به مصدق هشدار وقوع كودتا راداد. مصدق درجواب کاشانی نوشت ‌: « من مستظهر به حمايت مردم ايران هستم‌.» فردای آنروز، کودتای آمریکایی زاهدی و شاه درتهران به پیروزی رسید.

۴ - ممکن است اعمال ثواب انسان های نیکوکار، نزد مقربین درحکم گناه باشد.

گاف آقای وزیر

بسم الله الرحمن الرحیم

گاف آقای وزیر

یادتان هست عنصر معلوم الحال! گفته بود ما بامردم اسرائیل دوستیم و با دولت اسرائیل مخالف؟! بیچاره جوگیر شده بود و فکر کرده بود اگردرجمله " ما با مردم آمریکا سرجنگ نداریم بلکه با دولت آمریکا مشکل داریم" کلمه آمریکا را بردارد و اسرائیل بگذارد، می تواند پز روشنفکری بدهد و خود را متفاوت ازدیگران نشان دهد!

مشابه این حکایت، گاف عجیب و باور نکردنی وزیر ارشاد است :

" سيدمحمد حسيني امروز (سه‌شنبه، ششم ارديبهشت‌ ماه) در جمع خبرنگاران، در پاسخ به پرسشي درباره صدور رواديد عمره، بيان كرد: به ‌دليل اجتماع اعتراض‌آميزي كه براي كنسولگري عربستان در مشهد انجام شد، براي مدت كوتاهي رواديد عمره صادر نشد؛ اما اكنون رواديد‌ صادر مي‌شود و رفت و آمد عمره به‌ خوبي انجام مي‌گيرد. او گفت: به هر حال، اختلاف نظر سياسي وجود دارد؛ اما مسأله عمره مربوط به جهان اسلام است و نبايد اين مسائل با سياست گره بخورد. ما در يك مقطعي از اعزام متقاضيان عمره انصراف داديم و اين فعاليت را متوقف كرديم. اين كار به ‌دليل برخوردهاي نامعقولي بود كه انجام مي‌شد و مشكلي كه براي زایران ايراني در مكه به ‌وجود مي‌آمد، ولی اكنون اين فعاليت ادامه دارد.  حسيني افزود: اكنون سی هزار زایر ايراني در مكه و سی هزار زایر نيز مدينه هستند."

عجبا ازشما آقای حسینی! مسأله کشتارفجیع شیعیان بحرین، تجاوز به زنان و دختران شیعه، خراب کردن مساجد و حسینیه ها، آتش زدن قرآنها و ... مسأله جهان اسلام است و نباید به عمره گره بخورد!!!!1 ازشما سؤال می کنم. فلسفه حج چیست؟ چرا مسلمانها درخانه امن الهی جمع می شوند؟ اگر فلسفه حج جز چرخیدن دور یک خانه سنگی، به زبان آوردن کلماتی عربی، پوشیدن لباسی سفید مثل کفن، خریدن اجناس چینی وسرازیر شدن چند میلیارد پول به جیب کسانی مثل مهاجرانی تا دیگرانی که مانمی دانیم است، به هوش باشید، مراقبت دین به دنیا فروشانی که این جملات شما را به آنها نزدیک کرده باشید، توبه کنید و رسماً ازهمه حق طلبان جهان عذر خواهی کنید.

 برای ذکر مجدد و به خود آمدن شما بخشی ازپیام حج حضرت روح الله به مناسبت سالگرد كشتار خونين مكه و قبول قطعنامه 598را یادآوری می کنم :

« بزرگترين درد جوامع اسلامى اين است كه هنوز فلسفه واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكرده‏اند؛ و حج با آنهمه راز و عظمتى كه دارد هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بيحاصل و بى‏ثمر باقى مانده است.»

«چيزى كه تا به حال از ناحيه ناآگاهان و يا تحليلگران مغرض و يا جيره خواران به عنوان فلسفه حج ترسيم شده است اين است كه حج يك عبادت دسته جمعى و يك سفر زيارتى- سياحتى است. به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد وبا چه كيفيت در مقابل جهان سرمايه دارى و كمونيسم ايستاد! به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند! به حج چه كه بايد براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چاره انديشى نمود! به حج چه كه مسلمانان بايد به عنوان يك نيروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمايى كنند! به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومتهاى وابسته بشوراند. بلكه حج همان سفر تفريحى براى ديدار از قبله و مدينه است و بس! و حال آنكه حج براى نزديك شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است. و حج تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك، انسان به خدا نمى‏رسد. حج كانون معارف الهى است كه از آن محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جستجو نمود.»

«مروز مراكز وهابيت در جهان به كانونهاى فتنه و جاسوسى مبدل شده‏اند، كه از يك طرف اسلام اشرافيت، اسلام ابوسفيان، اسلام ملّاهاى كثيف دربارى، اسلام مقدس نماهاى بيشعور حوزه‏هاى علمى و دانشگاهى، اسلام ذلت و نكبت، اسلام پول و زور، اسلام فريب و سازش و اسارت، اسلام حاكميت سرمايه و سرمايه داران بر مظلومين و پابرهنه‏ها، و در يك كلمه «اسلام امريكايى» را ترويج مى‏كنند؛ و از طرف ديگر، سر بر آستان سرورخويش، امريكاى جهانخوار، مى‏گذارند .»

«ان شاء اللَّه ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امريكا و آل سعود برطرف خواهيم ساخت و داغ و حسرت حلاوت اين جنايت بزرگ را بر دلشان خواهيم نهاد، و با برپايى جشن پيروزى حق بر جنود كفر و نفاق و آزادى كعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهيم شد .»2 


1 - فروردین 1390،  درتجمع اعتراضی بسیجیان عدالخواه مشهد مقابل کنسول گری عربستان نیروی انتظامی برای جلوگیری ازسیاسی شدن، فریضه الهی - سیاسی حج، 5 نفر ازبرادران مارا دستگیر و مورد اهانت و ضرب و شتم قرارداد. این پنج نفرسه روز پس ازآزادی 17 نفر دستگیر شده دیگر آزاد شدند.

2 - صحیفه امام - جلد21- صفحه100-9 تير 1367/5 ذى الحجه 1408.  

اعضای فتنه

بسم الله الرحمن الرحيم

اعضای فتنه

اتاق تشریح بیمارستان 9 دی به اطلاع مردم ایران می رساند، درکالبد شکافی پیکره فتنه، نتایج ذیل بدست آمد:

پیرمراد، مغز فتنه!

محمد خاتمي لبهاي قیطانی فتنه!

ميرحسين موسوي لُپ گل انداخته فتنه!

زهرا رهنورد دماغ عمل كرده فتنه!

مهدي كروبي آپانديس متورم فتنه!

محمد علي ابطحي ، زیگیل فتنه!

شبكه بي بي سي چشم فتنه!

مهدي هاشمي، ريش پرفسوري فتنه!

حاج خانم مرعشي، آرتروز فتنه!

سروش، روده كوچك فتنه!

اكبر گنجي روده بزرگ فتنه!

مهاجراني كمر فتنه!

دختر پیرمراد، فكل فتنه!

اوباما، ساركوزي و ... ، اوني كه ما بهش ميگيم جيگر فتنه!

 

با تشکر ازهمکاری صمیمانه غسالخانه بهشت زهرا!

 

استراحت پس ازمرگ

بسم الله الرحمن الرحیم

استراحت پس ازمرگ

هیچ حواسمان هست دراین ماههای اخیر، چند نمودار سینوسی سیاسی را برمحور تغییر و تحولات منطقه شاهد بوده ایم؟

روی کار آمدن دولت شیعه نوری مالکی درعراق / اعلام استراتژی دفاعی آمریکا درافغانستان که درآن شروع خروج نیروهای آمریکایی سه سال جلو افتاده است / تحولات سیاسی لبنان و پیروزی حزب الله درکارزار دموکراتیک آن / رسیدن پیروزمندانه کاروان آسیایی به غزه / تجزیه سودان درهمه پرسی که قرار است نتیجه اش روزهای بعد اعلام شود / و ازهمه مهتر انقلاب اسلامی و مردمی تونس و سونامی این انقلاب به دیگر کشورهای آفریقایی و عرب.

همه اینها که یکی به نفع استعمارگران و یکی به نفع مظلومان است؛ نشان دهنده جنگ حق و باطل، فقر و غنا، اسلام ناب و اسلام آمریکایی و ... است. یعنی برادران انقلابی، بدانیم با عبور از 9 دی، فتنه تمام نشده است. با گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی، انقلاب بیمه نشده است. با یک پیروزی، همه پیروزی ها بدست نیامده است. وقت خواب و استراحت نیست. به قول یکی ازفرزندان نسل اولی خمینی، پس ازمرگ وقت برای استراحت بسیار خواهد بود. و به قول حاج سعید خدا مارا برای اقدام آفریده است. درراستای این افاضات شورانگیز، چند پیشنهاد برای انقلاب تونس دارم :

به تقاضای جنبش عدالت خواه دانشجویی جهت کمک پاسخ بدهید.

راه انداختن جنبش وبلاگی به زبان ها فارسی، عربی و انگلیسی

امکان سنجی برای راه انداختن تجمع، راه پیمایی، تجمع و هر حرکت علنی دیگر.

تماس چند وب گرد حرفه ای با همکاری چند زبان دان حرفه ای با جریان دانشجویی تونس، جهت انتقال اطلاعات ازدو طرف، انتقال تجربیات انقلابی، روحیه دادن و درصورت امکان و لیاقت، هدایت.

تحت فشار قرار دادن مسؤولان به موضع گیری شفاف، حمایت و تقدیر ازعمل انقلابی - اسلامی تونسیها.

 برگزاری جلسات توجیهی محتوایی برای ایجاد فکر عمیقتر دردانشجویان انقلابی دراین موضوع.

لطف بفرمایید لیست پیشنهادات را کامل نموده، برای دیگران نیز ارسال فرمایید.

امسال کابل سیاه پوش بود

بسم الله الرحمن الرحیم

امسال کابل سیاه پوش بود

«وقتی می بینم بالای مناره ها أشهد أن علی ولی الله می گویند و توي همه چوكها – ميادين - بیرق امام حسین بلنده، فکر می کنم خواب می بینم» کربلایی این را گفت و ادامه داد : پدرم جزو اولین مؤذنان شیعه کابل بود که نام امام علی(ع) را دراذان می گفت. با کربلایی، راننده کرولا ازخیابانهای تنگ و غبارآلود کابل عبور می کنیم. کربلایی ادامه می دهد. روزی را یادم می آید که توی این کشور جنازه شیعه راهم نجس می دانستند. بعد رو به ما مي گويد : "من خوابم یا بیدار؟ "

 کربلایی بیدار بود. چند روز قبل که وارد کابل می شوم، اولین تصویری که توجهم را جلب می کند؛ نشانه هاي عزاداری درهمه میادین و بسیاری ازخیابانهای کابل است. لحظه ای فکر می کنم دریکی ازخیابانهای مشهد یا قم هستم. جالب تر ازمیادین، داربست های پذیرایی است که دربیشتر خیابانهای محلات شیعه یا اهل تسنن کابل، چای و بیشتر شیرداغ بین رهگذران توزیع می کنند. نقطه مشترک بیشتر این داربستها نوحه کویتی پور یا آهنگران است که ازآنها پخش می شود. هرچه به عاشورا نزدیک می شویم، برتعداد و شور و حال مراسمات افزوده می شود.

وحدت حسینی

فردا عاشوراست. کل یوم عاشورا. اما امسال بهتر می فهمم که اين جمله دنباله اي دارد؛ کل ارض کربلا. یکی ازدوستان خبر ازبرگزاری مراسمی مشترک بین شیعيان و اهل تسنن می دهد. به اتفاق به منطقه شهدای انصار کابل می رویم. راهی خاکی ازمیان قبرستانی بزرگ درسیاهی شب مارا به زیارت گاهی بسیار شبیه امام زادگان شیعیان درایران، می رساند. مایکی ازخیل عزادارانی هستیم که با اتوموبیل یا پای پیاده، بطرف مراسم درحرکتند. مردم عقیده دارند که اینها شهدایی از سلاله سادات هستند. جلوی زیارت گاه، چند نفر آفتابه هایی با آب گرم می فروشند و کامیونی، غذای نذری سفارت ایران برای عزاداران حسینی را توزیع می کند. درکنار امام زاده، حسینیه ای متعلق به اهل سنت، پذیرای ما درشب عاشوراست. حسینیه بسیار شلوغ است. سخنرانی که ازشلوغی به داخل محراب پناه برده، با روشی خاص درحال خواندن است. ردیفی ازدوربین ها که بیشتر نورهایی سیار برفراز دارند می بینیم. به سختی ازلابلای جمعیت جای پایی گیر می آورم و خود را به کنار دوربینها می رسانم. جلوی محراب، سخنران و عده ای ازشیوخ مجلس نشسته اند و جلوی آنها، دوسینی بزرگ پرازشکلات و نقل متبرک چشمک می زند. جوانی نزدیک یکی ازسینیها، چند لحظه يك بار به آرامی یکی ازنقلها را توی دهان می گذارد، اما به هرکس که تقاضای نقل می کند، وعده بعد ازمراسم را می دهد. لحظاتی بعد، سخنرانی تمام می شود. مشغول تصویر برداری درکنار نقلها هستم. مداحی بلندگو را دراختیار می گیرد و شروع به خواندن شعری با آهنگی خاص درباره حوادث کربلا می کند. مرحله به مرحله،‌داستاني و بسيارجانسوز و حماسي. با این خواندن و پس ازرسیدن به ریتمی خاص، يكدفعه جمعيت شروع به تكان دادن سرها و هو هو گفتن به روش خاص صوفیان مي كنند. ناگهان توي هوا معلق مي شوم. چيزي به پشت پايم خورده و مرا به عقب پرت مي كند. برمي گردم. نفر پشت سر كه باسر متحركش مرا انداخته با قيافه اي حق به جانب كه يعني برو مزاحم كارم نشو،‌نگاه مي كند. به چهره اش نگاه می کنم. جوانی با موهای ژولیده و ژل زده امروزی است. – جمعیت بیشتر جوان و با قیافه های متفاوت اند –عقب می آیم و پشت یکی ازدوربینها جایی برای خود دست و پا می کنم که باطری دوربین تمام می شود. عقب می آیم و دل به مراسم می سپارم. ازکربلایی می پرسم این مراسم تا کی ادامه دارد؟ می گوید تا اذان صبح! وتازه بعد ازنماز و صبحانه، تا اذان ظهر!!

عاشورای افغانی

منطقه ای شیعه نشین که درآمارهای آشفته افغانستان، جمعیت آنرا بیش ازیک ونیم میلیون نفر تخمین می زنند. منطقه ای فقیر نشین، درست مثل ضاحیه بیروت، با نام امروزیِ خیابان شهید مزاری. دشت برچی کابل. نرسیده به میدان شهید مزاری، پرچم فروشها جشنواره ای عاشورایی ازرنگ و جملات آشنا بوجود آورده اند. يا مهدي، يا حسين و ... وارد بولوار طولانی شهید مزاری می شویم. اینجا واقعاً قطعه ای ازکربلای جهانی شیعه است. مردم درپهنه خیابان، پیاده عبور می کنندو ازداربستهای آشنای ما چای و شیر، می نوشند. مقصد ما حسینیه الزهراء دشت برچی است. جلوی حسینیه جمعیت زیادی جمع شده اند. برفراز حسنیه، زیر گلدسته ها بنری بزرگ نصب شده " تدارك جمهوري تركيه به مناسبت روز عاشورا براي مردم برادر و دوست افغانستان " نیرو های امنیتیِ جلوی حسینیه، با سربازی که ردیفی ازگلوله های آر پی جی روی دوش دارد، شرایط امنیتی و حضور مقامات کشوری دراین حسینیه را تذکر می دهد. جلوی در، تلاشی – تفتیش – می شویم. حسینیه دردو طبقه بالا مخصوص آقایان و زیر زمین متعلق به خانم هاست. آقای محقق نماینده ولسی جرگه – پارلمان -  و رئیس پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس درحال سخنرانی است. عباراتی عمیق و پرمغزدرباره امام حسین و قیام کربلاکه درانتها به مقتل خوانی جان سوزی ختم می شود. شیعیان با اقوام و چهره های مختلف سوزناک گریه می کنند. عزاداری تمام می شود. منتظر اقامه نماز ظهر هستم. اما چنین رسمی هنوز درافغانستان جا نیفتاده است. سریع سفره ها را می اندازند. دیسی برنج زرد رنگ و بسیارچرب که گلوله ای گوشت گوسفند بسیار خوشمزه روی آن گذاشته و دو قاشق برای دو نفری که قرار است ازاین دیس بطور مشترک غذا بخورند. همزمان با همه این کارها، گوینده ای تبلیغاتی، با صدایی کر کننده، ازهمه حتی گنجشکها تشکر می کند. کنار دیسها برای هرنفردو پیاله یکبار مصرف، از نوعی فرنی قهوه های رنگ قرار دارد که داخلش لوبیا، نخود، انجیر و بادام ریخته اند. گوینده اعلام می کند که درکنار غذا ازآش ترکی سفارت ترکیه هم ميل كنيد. درمراسم، مسؤولانی ازسفارت ایران نیز حضور دارند. گوینده اعلام می کند ازمشارکت سفارت ایران درتأمین غذای عزاداران حسینی تشکر می کنیم. پس ازنهاردرپناه حصار امنیتی جلوی حسینیه بیرون می آییم. مردم، موتورسوارهای با پرچمهای حسینی، ماشینهای با رنگ نوشته های حسینی و... همچنان درحال رفت و آمدند.

رسانه های حسینی

شب با هدف، رسانه های افغانستان را دور می زنم. جز شبکه های تلویزیونی تمدن و نور که تلویزیونهای حزب اللهی شیعه و سنی افغانستان هستند، تلویزیونهای دیگر را هم آنچنان جو عزاداری محرم گرفته که تلویزیون طلوع متعلق به رابرت مرداک، آهنگران پخش می کند و شبکه 7 – سون – که شبانه روز فیلم هندی و آمریکایی پخش می کرده، این روزها روز واقعه و سفیر پخش می کنند. دررفت و آمد بین شبکه ها به یک سخنرانی شگفت انگیز برمی خورم. یکی ازمقامات سیاسی افغانستان – که به دلیل عدم ترور خواهران و برادران محترم آمریکایی ازگفتن نامش معذورم – درحال صحبت درباره فلسفه قیام ابا عبدالله و کاربردش درزمانه فعلی افغانستان است. چنان پرشور و عمیق که بدون اغراق بیاد سخنرانی سال 1348 شهید مطهری می افتم. با همان حرارت و همان کاربرد سیاسی – اجتماعی.

 و اين همه درصداو سيماي خواب مانده ما كه دفتر و دستكي دربهترين محله كابل دارد، هيچ بازتابي نمي يابد!!

بادیدن این صحنه ها درمحرم امسال، استراتژی جدید دفاعی آمریکا درافغانستان را بهتر درک می کنم. جلو انداختن سه سالۀ شروع خروج نیروهای آمریکایی ازافغانستان، حاصل گفتمان فرهنگی نوین جامعه افغانستان است. شرایطی که ماندن و رفتنش هردو به ضررآمریکاییهاست.

ساير عكسهاي مربوط را در فتوبلاگ زمبور ببينيد.

www.zambur.propicnet.com

 

تاولهایی برای انقلاب اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

تاولهایی برای انقلاب اسلامی

«برای نماز جمعه، ازراهپیمایی روز قدس، رفتیم صحن جامع رضوی. زیر آفتاب سوزان، بدون سایبان و با خطبه های طولانی آنروز، همه بدنم سوخت و نفهمیدم. من قطع نخاع هستم!»  نماز

 

 

 

 

 

 

 

 

سید هادی حسینی، جانباز 70 درصد عملیات والفجر 8،  اینها را گفت و چند تاول روی پایش رانشان دادو ادامه داد :

« همه بدنم تاول زده است. نمی توانم تاولهای بالای ران و دیگر بخشهای بدنم را نشان دهم. سالهاست تقاضا می کنیم یا برای نماز جمعه های تابستان سایبان بزنید و یا خطبه ها را کوتاه تر کنید... »

او خیلی چیزهای دیگر هم گفت؛ اما گوشهایم درست نمی شنید و این جمله را دائم ازخود عبور می داد:

آقایان پرادعا! چطور می توانید جواب خدا و اجداد طاهرین سید هادی را بدهید. شما که خود یا زیر سایه اید و یا به نماز جمعه نمی آیید!!تاول

 

 

 

 

 

 

 

بخشي از مصاحبه يك كارمند مجلس درباره دانشگاه آزاد

بسم الله الرحمن الرحيم

بخشي از مصاحبه يك كارمند مجلس درباره دانشگاه آزاد

درواكنش به اجراي اساسنامه دانشگاه آزاد، يكي ازقضات دادگستري، خودسرانه دستور توقف اجرا را صادر مي كند. درست بعد ازاين حكم، مصوبه اي معنادار با رأيي قاطع ازطرف مجلس، وقف دانشگاه آزاد را تصويب مي كند. اين آخرين دست و پازدنها و تلاشهاي مديريت انشاء الله سابق دانشگاه آزاد، لطف خفيه الهي بود كه مثل فتنه 1388، چهره واقعي خيلي ها را نشان داد. نمايندگاني كه به اين مصوبه بودار رأي مثبت دادند، علاوه بر خسران اخروي، بايد درآينده جوابگوي دليل آن باشند. براي جستجوي دليل اين رأي قطعه اي ازمصاحبه يكي ازكارمندان مجلس با مجله راه شماره 30+1، اسفند 1386 را نقل مي كنم :

«تعامل دانشگاه آزاد با نمايندگان :

آقاي جاسبي وقتي وارد مجلس مي شود، صد نفر دور او جمع مي شوند. حتي براي رئيس مجلس هم اينطور نيست. دانشگاه آزاد معاون و مديركل امور مجلس دارد. آقاي جاسبي ازكارمند گرفته تا وزرا تا نماينده ها همه را با خود همراه مي كند. مثلاً براي انتقال دانشجو ازيك واحد كوچك به تهران كمك مي كند... »

متن كامل اين مصاحبه را مي تونيد دروبلاگ جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي مشهد بخوانيد.

جيك جيك مستون و ياد زمستون

بسم الله الرحمن الرحيم

جيك جيك مستون و ياد زمستون

سيد حسن خميني بايد وقتي عكسش با سران فتنه لورفت، ازسخنراني درحرم امام انصراف مي داد!

سيد حسين خميني بايد وقتي خود را درآينه نگاه مي كرد، مي فهميد هرگردي گردو نيست!

سيد حسن خميني بايد وقتي اورا سياست مدار مي دانستند، بيشتر روزنامه مي خواند!

سيدحسن خميني بايدروزي كه اورا مجتهدصدا مي زدند، بادقت بيشتري رسائل و مكاسب مي خواند!

سيد حسن خميني بايد وقتي او را جانشين امام لقب مي دادند، بيشتر صحيفه امام مي خواند!

سيد حسن خميني بايد وقتي پشت اسم امام مخفي مي شد، بيشتر با اتوبوس رفت و آمد مي كرد!

سيد حسن خميني بايد وقتي دنبال رداي رهبري بود، بيشتربه بزرگي و كوچكي ردا فكر مي كرد!

سيد حسن خميني بايد وقتي با سران فتنه شام مي خورد، به فكر سوء هاضمه اش مي بود!

سيد حسن خميني بايدوقتي فتنه را محكوم نكرد، به فكر محكوم شدن مي بود!

سيد حسن خميني بايد وقتي دربرابر انحراف ازخط امام سكوت مي كرد، به فكر سكوت اجباري درحرم امام مي بود!

سيد حسن خميني بايد ياد سيد حسين خميني مي بود!

سيد حسن خميني بايد وصيت سيد احمدخميني را ازياد نمي برد!

اصولاً سيد حسن خميني وقتي جيك جيك مستونش بود،‌ياد زمستونش بود؟!!

 

جهانشاهي دوباره براه افتاد

بسم الله الرحمن الرحيمطلبه سيرجاني

جهانشاهي دوباره براه افتاد

آقاي جهانشاهي عزيز، دوباره براه افتاد. اين خبري بود كه ازيكي ازدوستان شنيدم. جهانشاهي طلبه سيرجاني بار ديگر و دراعتراض به عدم رسيدگي به پرونده زمين خواري سيرجان ازمسجد جمكران به سمت تهران براه افتاد. خواندن خاطرات زندان او درمجله راه،‌ اينبار نگاهمان به اين طلبه عدالتخواه بسيار متفاوت است. درنظر ما او فرزندي ازنسل انقلاب اسلامي است كه به قصد اصلاح قدم درراهي تازه گذاشته است. فكر نمي كنم اينبار برخورد با آقاي جهانشاهي به سادگي دفعات پيش باشد. ازهمه دوستان مي خواهم كه جبهه گشوده شده را به اندازه توان ياري كنند. شماره آقاي جهانشاهي براي تماس و خبرگيري و خداقوت گويي و پوشش اخبار سفر را برايتان مي نويسم.

09191489296