از متروپولیس تا اسکار

بسم الله الرحمن الرحیم

 از متروپولیس تا اسکار

مدتی پیش شهردار مشهد دریک آگهی بزرگ که با خطی زیبا درروزنامه های شهر چاپ شده بود، انتخاب خودش را بعنوان یکی ازاعضای برگزیده متروپولیس که معیاری برای ارزیابی توسعه  شهری ازنگاه غربی هاست، به مقامات دیگر شهر تبریک گفته بود. -  نمی گوییم خود نمایی و ریا و عوام فریبی و مرعوب بودن و ... که متهم نشویم – .

کار به جایی رسیده که ملاک ارزشیابی شهردارِ مهمترین شهر شیعیان جهان و پرزائرترین شهر جهان، غربی هایی هستند که لحظه ای اجازه ازیاد رفتن تهدیدها و تحریم هایشان را به مانمی دهند و تندتند دندان نشان می دهند و خط ونشان می کشند. متن آگهی و تبلیغات پیرامونش نشاندهنده ذوق زدگی مفرط آقای مهندس پژمان نسبت به این درباغ سبز نشان دادنِ بسیار مشکوک و افتخار به چیزی است که از اساس مورد گمان بد دوستاران انقلاب است.

سؤال ما اینست که آقای مهندس! غربی هایی که حالا به دشمنی علنی شان با ما افتخار می کنند، درشما چه چیزی دیده اند که اینهمه لی لی به لالایتان می گذارند و بالا و پایینتان می کنند؟ نکند به عملکرد لیبرالی شما و سکوتِ چون مرگِ شورای شهر خرفت مشهد نگاه کرده اند؟! نکند گسترش افراطی مجتمع های تجاری، شهربازی های به سبک غربی، افتتاح یکی پس ازدیگری پارکهای آب بازی، توجه به زیبایی بالای شهر درعین بی توجهی به مناطق محروم، گران کردن وسیلة نقلیة فقرا و... آنها را به طمع انداخته است؟!

آقای مهندس! چقدر این تقدیر از شما که درآگهی روزنامه نوشته بودید، شبیه جوایز مشکوک و چپ و راستی است که اصغر فرهادی برای جدایی نادر ازسیمین گرفت! احتمالاً او هم درپازل صهیونیسم جهانی، مهره با استعدادی می نمود که باید شکار می شد و شد.

آقای مهندس! توصیه می کنم مثل فرهادی باهوش باشید و خود را به یک جایزه و دو جایزه نفروشید. قیمت انحراف عقیده زائران امام رضا(ع) و کاستن ازکمیت و کیفیت زیارت تنها امام شیعیان مدفون در خاک ایران، بیش ازاینهاست.

شما شایسته شهرداری پاریس هستید!

بهار آمد و روسیاهی به زغال ماند - درباره انتخابات مجلس نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

بهار آمد و روسیاهی به زغال ماند

درباره انتخابات مجلس نهم

درباره فراز و نشیب این انتخابات که البته درچند شهر همچنان ادامه دارد و به دور دوم کشیده شده، چند نکته می نویسم. این برداشت ها با اشراف کامل بر فضای انتخابات مجلس نهم در مشهد و رصد انتخابات شهرهای دیگر ازراه دور است.

1-      رأی آوردن تعداد قابل توجهی ازکاندیداهای مستقل درسراسر کشور، نشانه نمودار رو به رشد بلوغ سیاسی مردم است. این رأی علاوه برامیدواری به تشکیل مجلسی بهتر و متعالی تر، بهترین جواب شبهه افکنی های دوران فتنه است که رأی بالای شهر نشینان تهران را کیفی تر و با اهمیت تر ازرأی شهرستانی ها و روستائیان جلوه می دادند. ذکر این نکته راهم لازم می دانم که من و گروهی ازدوستان ازجمله محمد رضا دهشیری بعنوان کارگردان مشترک، دوماه پیش ازانتخابات و با هدف فرهنگ سازی حضور مستقل مردم درانتخابات اقدام به ساخت مستندی با عنوان " استقلال برای پیروزی" کردیم که به لطف پروردگار درابتدای شروع تبلیغات انتخاباتی درسطح کشور توزیع شد.

2-      درمشهد، تمام هفت نفری که رقبای اصلی انتخابات درمرحله اول بودند و چهار نفرشان به رقابت دردور دوم انتخابات ادامه خواهند داد، ازدو لیست مشهور جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری بودند. یعنی این دوره چماق تهدید محوریِ حضور چپ ها، بی دین ها، اصلاح طلب ها، خطرناک ها و... بطور کامل درغلاف ماندو رقابت اصلی بین نیروهای وفادار به انقلاب بود. این یکی ازدلایل مخالفت با توزیع میلیونی لیست ساندویچی "هوالمطلوب"  آنهم سه روز مانده به رأی گیری است. یعنی دیگر این دلیل که ما هوالمطلوب را برای دفع الشر و جلوگیری ازرأی آوردن ضد انقلاب ها توزیع می کنیم موضوعیت نداشت.

3-      ما دردو دوره قبل انتخابات مجلس شورای اسلامی درمشهد که آرا ، با لیست هوالمطلوب شکل گرفت، گمان می کردیم این جناح های سیاسی هستند که ازبسیج سوء استفاده  می کنند. اما لیست هوالمطلوبِ این انتخابات ثابت کرد که هم جناحهای سیاسی و هم بسیج بازیچة یک فرد با نفوذ، قدرت طلب، کم کار و پرادعا هستند که درهرلیستی حضور داشته باشد، همان! هوالمطلوب می شود. دراین انتخابات لیست هوالمطلوب برخلاف دو دوره گذشته، مرکب ازکاندیداهای جبهه پایداری بود.

4-      جبهه پایداری هرچه درپایتخت هست، اعم ازاصول گرایی و عدالتخواهی و پایبند بودن به ادبیات احمدی نژاد 84 و ... بازتعریفش در شهرما مشهد، بسیار متفاوت با آن چیزی بود که نمایانده شد. درمشهد، بسته شدن این لیست و افراد شکل دهنده اش نه براساس شایستگی و انتخاب اصلح که براساس باندبازی و لابی کشی و بداخلاقی های سیاسی  مرسوم انتخابات ها و بخش مهمی از رأی آوردنش هم با لیست هوالمطلوب بود. دراین باره تصمیم گیران جبهه پایداری مثل دکتر باقری لنکرانی و خصوصاً حجت الاسلام ماندگاری که خود مشهدی هستند، باید پاسخگو باشند.

5-      فضای رقابت های فرهنگی – سیاسی و فعالیت های بچه های انقلابی و حز ب اللهی دراین دوره اصلاً نا امید کننده نبود. آقای کریمی با همه تمهیدات هو المطلوبی، از تیراژ میلیونی لیست ساندویچی تا سرلیست نوشتن خودشان دربرگه ها، تا فحش دادن به موقع به هاشمی و ... دردوراول انتخابات رأی نیاورد و به نظر من رأی سه نفر دیگرهم بطور کامل وابسته به هوالمطلوب نیست.( قاضی زاده مشهور و مشترک دو لیست، بنی هاشمی خوش نام، باسابقه و مورد وثوق متدینین و پژمان فر یک روحانی انقلابی و مورد توصیه حزب اللهی ها و علما بودند) نمونه های زیادی سراغ دارم که نیروهای اصیل بسیج درمقابل هوالمطلوب مقاومت و ازتوزیعش جلوگیری کردند. یکی ازبچه های بسیج تعریف می کرد، فرمانده پایگاهشان روی نام کریمی خط می کشیده و بعد لیست را به نیروهای بسیج می داده است.

6-      همچنان نقطه ضعیف و نه ناامید کننده این انتخابات درمشهد، رأی نیاوردن نیروهای مستقلی است که قصد دارند هم به جناح ها و فساد هوالمطلوب ها آلوده نشوند وهم خرج های کلان تبلیغاتی را شرعی نمی دانند. البته رأیی که حاج خلیل موحد آورد، نسبت به چند مستقل دیگری که خودشان و انتخابات را با خرج های کلان ترکاندند، بسیار امیدوار کنند و جالب توجه بود. اما باید نیروهای اصیل انقلاب که همراه این روش انتخاباتی هستند، جمع شوند و با وحدت و تفاهم و اتخاذ شیوه های کارآمد، انشاء الله صُلحا را به مجلس بفرستند.