به بهانه هفته بسیج و رویکرد صداو سیما به مناسبتها

بسم الله الرحمن الرحيم

مناسبت گرايي و زمان ناشناسي

رويكرد تلويزيون به دفاع مقدس را  مي توان از دو منظر بررسي كرد.

1- مناسبت گرايي :

رويكرد مناسبتي تلويزيون آفتي است كه نه تنها دامن دفاع مقدس بلكه  بقيه مناسبتهاي سال را نيز گرفته است. هفته نيكوكاري، هفته بسيج، نوروز، ارتحال امام،‌ محرم، ماه رمضان و... مناسبتهايي هستند،كه درآن مخاطب با سيل برنامه هايي هم موضوع و البته بيشتر دم دستي و هول هولكي مواجه است. برنامه هايي كه همه شبكه هاي نيمچه تخصصي و غير تخصصي تلويزيون را درمي نوردد و جز دلزدگي براي مخاطب ايجاد نمي كند.

هفته دفاع مقدس و بسیج  نيز حكايت همين رويكرد مسؤولان صدا و سيماست. تعداد زيادي برنامه بدون استراتژي كه به هرشكلي به پخش رسيده اند، همه شبكه هارا پرمي كنند. از شبكه هاي استاني، تا برنامه هاي تركيبي و جُنگها و مستندهاي تلويزيوني و در اين سالها تعداد كم مجموعه ها و فيلمهاي تلويزيوني. اين نوع برنامه سازي، تنها كاربردش خنثي سازي فكري مخاطب و واكسينه كردنش به مقوله ايست كه مي تواند بهترين موتور حركت براي بقيه ايام سال و همه دورانهاي حياط باشد.

2- زمان ناشناسي :

هرجنگ را مي توان به دو بخش زماني تقسيم كرد. دوران جنگ و دوران پس ازآن و هركدام ازاين دودوره مقتضيات فرهنگي- تبليغي خاص خود را داراست. هنگام جنگ وظيفه همه تآثيرگذاران فرهنگي، ايجاد جوي پرشور، جهادي و تبليغاتي است، تا فضاي عمومي كشور براي پيشبرد جنگ و سازماندهي نيروها آماده باشد. اين وظيفه در جنگ ما با رويكرد تدافعيش، از جايگاه بالاتري برخوردار بود. البته دراين باره و رويكرد تلويزيون در همان دوران هم بحثها و نقدهاي بسياري وجود داردکه بخشی ازآنها را می توان درکتاب یک تجربه ماندگار شهید آوینی خواند. اما به هرشكل اين روش با نقاط قوت و ضعفش در دوران جنگ قابل باور وپذيرش بود. اما در دوران پس از جنگ رفتار متفاوتي مورد نياز است. رفتاري آسيب شناسانه به قوت ها و ضعفها. بسط تجربه قوتها و درس گرفتن از ضعفها، براي عدم تكرار نقاط ضعف. اين بعني نزديك شدن به واقعيتهاي جنگ به هر اندازه ممكن. منظور افشاي اطلاعات محرمانه نظامي و نامه هاي پشت پرده نظام يا بقول بعضي مسؤولان جنگ، جعبه سياه نيست. بلكه نزديك شدن و دقيق شدن به انسانهاي جنگ است و كاويدن حالات و روحياتشان در آن دوران و دورانهاي پس ازجنگ و توضيح ناگفته هايي كه دربردارنده همان تجربه هاي تلخ و شيرين جنگ است. به عبارت ديگر دراين بخش دوم نبايد فقط به زيبائيها بسنده كرد بلكه بايد سختيها و نه زشتيها را هم ديد و چه بسا اين سختيهاست كه معنويات جنگ را بهتر منتقل مي كند.

 حالا پس از20 سال از پايان جنگ، مي توان گفت تلويزيون ما هنوز در بيشتر برنامه ها بر همان رويكرد دوران جنگ باقي مانده است. اين تفكردر همه برنامه هاي داستاني و غير داستاني تلويزيون ديده مي شود. به همين دليل با گذشت سالها ازجنگ، هنوز جاي سؤالهاي بسياري حتي براي علاقه مندان و محققان دفاع مقدس باقيست. بالاخره دليل شكست كربلاي 4 چه بود؟ عملياتهاي برون مرزي غرب تا چه ميزان مؤفق و تا چه ميزان ناموفق بود؟پشت پرده هاي قطعنامه چه بود؟ و آيا واقعا اختلافي بين مسؤولان تصميم گير درجنگ وجود داشت يا نه؟ و دهها سؤال ديگر.

به اين دليل مفهوم جنگي ديگر و امتداد جهاد پس ازدفاع هم هنوز جزو حلقه هاي مفقوده برنامه سازي تلويزيون است.

« ... ملت عزيز ما كه مبارزان حقيقى و راستين ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دريافته اند كه مبارزه با رفاه طلبى سازگار نيست، و آنها كه تصور مى كنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفين و محرومان جهان با سرمايه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بيگانه اند.  و آنهايى هم كه تصور مى كنند سرمايه داران و مرفهان بى درد با نصيحت و پند و اندرز متنبه مى شوند و به مبارزان راه آزادى پيوسته و يا به آنان كمك مى كنند آب در هاون مى كوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمايه ، بحث قيام و راحت طلبى ، بحث دنياخواهى و آخرتجويى دو مقوله اى است كه هرگز با هم جمع نمى شوند.  و تنها آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند.  فقرا و متدينين بى بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند.  ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتى كه ممكن است خط اصولى دفاع از مستضعفين را حفظ كنيم ...»

« ... جنگ ما جنگ عقيده است، و جغرافيا و مرز نمى شناسد. و ما بايد در جنگ اعتقادیمان بسيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازيم... »

« ... آن چيزى كه روحانيون هرگز نبايد از آن عدول كنند و نبايد با تبليغات ديگران از ميدان به در روند حمايت از محرومين و پا برهنه هاست، چرا كه هر كسى از آن عدول كند از عدالت اجتماعى اسلام عدول كرده است ...» صحيفه نور، جلد20، صفحه227، 29 تير1367

 

اين مطلب دريكي ازشماره هاي مجله امتداد چاپ شد و با اندكي اصلاح و بروز سازي تقديم گرديد.

دفاع مقدس

بسم الله الرحمن الرحیم

شهید بدون سانسور

-          شهدا دوستار امام بودند.

-          شهدا به امام حسین اقتدا کرده بودند.

-          شهدا سرشار از معنویت بودند.

-          فقط کسی شهید می شد که لیاقت داشت و انتخاب شده بود.

-          شهدا پرتلاش و خستگی ناپذیر بودند.

-          شهدا ولایت پذیرو ولایت مدار بودند.

-          شهدا به پدر و مادرشان احترام می گذاشتند.

-          شهدا اهل نماز شب بودند.

و...

شهدا همه اینها بودند ولی اینها همه خصوصیات شهدا نیستند.

-          شهدا درد مردم و اجتماع داشتند.

-          شهدا معنویتشان همراه با روحیه عدالتخواهی بود.

-          شهدا ظلم ستیز بودند.

-          شهدا درد فقرا و محرومین را داشتند.

-          شهدا جبهه جهانی مستضعفین را باور داشتند.

-          شهدا استکبار ستیز بودند.

و...

وصیت نامه شهید حسن آزادی یکی از دلایل نوشته های بالاست.

« انا لله و انا الیه راجعون. ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم لان لهم الجنه. خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است.

خدایا بگذار گستاخانه در میدان شهادت بتازم. بگذار غرور و تکبر را با آب اخلاص و خلوص و صدق و تواضع شستشو دهم. باخون خود ننگ هزار ساله تاریخ را بشویم.

وقتی شهادت در راه خدا باشد, انسانهای مؤمن شهادت را انتخاب می کنند که مردنی است بر اساس انتخاب نه مردنی که بر آنان تحمیل شده باشد. و این بنده سالهاست که خود چگونه مردن را انتخاب کرده ام که امیدوارم خداوند نصیبم کند. وچنین است کسانی که از مرگ می ترسند که از اعمال گذشته خود وحشت دارند. ولی کسانی که اعمال نیکو انجام داده باشند آرزو دارند که هرچه سریعتر پاداش اعمال نیکوی خود را ببینندو دنیا به منزله محل ندامت می باشد. و مرگ پلی است بین این دنیا و آن دنیا, و در آن دنیا نتیجه زراعت خود را درو می کند. درضمن باید اضافه نمایم که با توجه به اینکه خیلیها با مرامهای مختلف ادعای حق بودن را دارند لکن حق یک چیز بیشتر نیست. وبه نظر من اختلاف بر سر معیارهاست و برای من که معیارم قرآن و پیغمبر و امامان و ولایت فقیه می باشد, جز این نمی باشد و درحال حاضر کلیه کسانیکه با ولایت فقیه مخالف هستند، باید با آنها مبارزه کرد. زیرا آنها خائن به اسلام و مسلمین می باشند.

مانند کوه باش و چون کوه استقامت کن. لحظه ای از نام ویاد خدا غافل مباش ودر راه دین بکوش زیرا که هرچه بکوشی باز کم است.

خواهرم زینب وار با ناملایمات دست و پنجه نرم کن تا همیشه سربلند باشم واز داشتن چنین خواهری برخود ببالم.

می خواهم موقعی که شهید شدم و به این درجه افتخار آمیز نائل شدم, چشمان مرا درهنگام شهادت باز گذارید تا دشمنی نگوید شهادت بر او تحمیل گشته, بلکه او با دیده بصیرت بر این راه قدم گذاشته و با عظمی راسخ آنرا به انتها رسانیده. در این پیام به همه آنهایی که لذائذ و شهوات مادی پرده های مکدر بروی چشمان آنها آویخته است خطاب می کنم که دستهایم را بیرون بگذارید تا دنیا طلبان و عافیت طلبان ببینند که ازمتاع دنیا چیزی با خود نمی برم و درگوشه ای از وصیتم همسرم را خطاب قرار می دهم که زینب وار رسالت پیام خون همسر خود ودیگر شهدارا به دیگران برسانند. آری شهید شاهد است وشهادت من در راه اسلام و قرآن شاید بتواند جوششی در جوانان بوجود آورد.

مادرم خوشحال باش که در آن دنیا فاطمه زهرا بانوی اسلام از تو گله ای ندارد. لباس سیاه مرا از خونم سرخ کنید و جلوی تابوتم بگذارید. من وظیفه شرعی خود می دانم که علیه مزدوران داخلی و خارجی مبارزه کنم و ما هرچه خون بدهیم انقلابمان پایدارتر می شود.

به هیچ وجه سرمایه داران را به منزل یا سرقبرم راه ندهید و به آنها بگوئید که حسن ضد شما و حامی ضعفا بوده است و بدانید که عاقبت شما نابودی است و من و امثال من همیشه آماده شهادت هستیم، چه در اینجا به خنجر منافقان و چه درجبهه به دست صدامیان.

 پس از شهادتم گل سرخ به سینه خود بچسبانید زیرا که من ازمرگ نمی هراسم چون که بعد ازمرگ زندگی تازه من شروع می شود و انگار تازه از مادر متولد شده ام.

من از همه ملت ایران می خواهم که مسجدها را رها نکنند چون مسجد سنگر است وسنگرها را محکم کنید وملتی که شهادت برای او سعادت است پیروز است.