بسم الله الرحمن الرحيم

جشنواره تولیدات مرکز

سومين جشنواره سينما حقيقت، اين روزها درجريان است. اين مطلب، مروری کوتاه به  دو دوره پيشين اين جشنواره است.  

صورت بندي بسيار ساده و شايد ناکامل دودوره پيشين جشنواره سينما حقيقت را مي توان به اين شکل محتوايي ديد :

1-      مستندهايي منتقد نما و پرنيش وکنايه که بويي ازاصلاح ازآنها به مشام نمي رسد. آثاري که بجاي جراحي، مسموم مي کنند و برآيندشان فضايي غبارآلود و پرتناقض است. شاخصه اين آثار 444 روز بود که نسخه خنثايش ازپرس تي وي پخش شده و نسخه ضد انقلابيش درجشنواره سينما حقيقت. رئيس جمهور مير قنبر، تهران انارندارد، پرو آخر، طلب خير، مجسمه‌های تهران، درخيابانهاي ناتمام و ... ازديگر آثاراين صورتند.

2-      مستندهاي زرد. يا فيلم فارسي هاي سينماي مستند. آثاري که سخيف ترين غرايض بشري  را  هدف قرار مي دهند. هفت فيلمساز زن نابينا به تهيه کنندگي کارگردان 444 روز، ازشاخصترين آثار اين دسته اند.

3-      آثار استثناگرا. مستندهايي که آداب و رسوم و اتفاقاتي استثنايي و منحصر به فرد و البته دين زدايي شده را به تصوير مي کشند. دراين گروه، آثاري که عقايد و آداب و رسوم و متون زرتشتيان رابه شکلهاي گوناگون به تصويرمي کشند، شاخه اي مهمند. درخت پارسيک ووايو(فيلم نمايش داده شده امروز) جزء اين گروهند. اين درحالي است که آثارکمتر پذيرفته شده با محتواي ديني و انقلاب اسلامي،کم وبه حاشيه رفته اند.

به نظر مي رسد؛ اين صورت بندي کاريکاتوري که ادعاي سينما حقيقت و جشنواره بين المللي سينماي مستند ايران را هم دارد، نشأت گرفته ازتوهم روشنفکري و بيمار همه سالهاي سينماي پس ازانقلاب است که بخشي ازبدنه سينماي ايران را ازجامعه جدا کرده و آثارشان رابه کنج سالنهاي خاص و با تأثيري حداقلي رانده است. به همين دليل است که امسال نبايد فکر کنيم با تحريم جشنواره چيزي را ازدست داده ايم. چون دودوره قبل بيش ازآنکه با آيينه ای تمام نما ازسينمای مستند ايران روبرو شويم، با جشنواره توليدات مرکز گسترش به اضافه آثاری بيشتر خنثی و چند نمک نه چندان شوردینی مواجه بوده ايم. اميدواريم با تغيير مديران سينمايي و شايد تغيير مديريت مرکز گسترش، شاهد مستندهاي به واقع دينی و ايرانی و انقلابی باشيم.