بسم الله الرحمن الرحيم

همه روزهاي ديگر

بجز ضعف مفرط در برنامه ريزي و نظم در پخش آثار اين جشنواره مشکل بزرگترضعف آثار به نمايش در آمده را نيز با خود دارد. بجز مدار صفر درجه محمود رحماني که با فاصله زياد بهترين فيلم جشنواره است، ( درمطالب جشنواره سينما حقيقت درباره اش نوشته ام ) بقيه آثار طيفي بين متوسط و بسيار ضعيف دارند. اصلاً بعضي فيلمها را نه تنها نمي توان يک اثر ديني دانست، بلکه حتي نمي توان يک فيلم به حساب آورد. با فراستي مسئول هيئت انتخاب هم که صحبت کردم از ضعف آثار رسيده به جشنواره گله داشت. مثل اينکه بي نظمي و بي برنامگي جشنواره که نمودش را درسالنهاي خالي از تماشاگر سينما قدس نشان مي دهد، خيلي از فيلمسازان را ازارسال اثر به جشنواره منصرف کرده است.

راستي چه عيبي دارد مسئولان جشنواره که هزينه هاي ميليوني برگزاري جشنواره و پذيرايي ازميهمانان را تقبل مي کنند، چند پرده و پوستر بيشتريا يک آگهي در روزنامه هاي شهر و يا چند دستگاه اتوبوس در مراکز فرهنگي شهر مثل حوزه و دانشگاه تعبيه کنند. اصلاً چرا نبايد حتي هنرمندان سينمايي مشهد را در سالنهاي سينما ديد؟ اما در ميان اينهمه آثار اجق وجق چند اثر جاي حرف دارند.

نماهنگ طاها ساخته احمد رضا داوري يکي از بهترين نماهنگهاي جشنواره است. سير تاريخي رسالت انبيا با تصويربرداري خوب و استفاده مناسب از نماهاي انيميشن سه بعدي اثري متفاوت از ديگر نماهنگها راخلق کرده است. يکي از منتقدين روشنفکر سينما هم هوس فيلمسازي کرده است. حاجي – گوليت قصه يک جانباز قطع پاست که ديوانه فوتبال است. او به اينکه اورا گوليت مي نامند افتخار مي کند. از تنها چيزي هم که دراين مستند صحبتي به ميان نمي آيد، انقلاب و دفاع مقدس و ارزشهاي آن است. صحنه زجرآورفيلم آنجاست که حاجي بعد ازحذف ايران از جام ملتهاي آسيا به شدت گريه مي کند. به اين فيلمساز محترم و ديگراني که دنبال اين نوع از جانبازان مي گردند مژده مي دهم که منهم نمونه هايي از جانبازان معتاد و دزد و قاتل و ... سراغ دارم که مي تواند دستمايه فيلمهاي بعديشان قرارگيرد. اما فيلم يکدم که جزو آثار تجربه خلاق است، ميني مالي 2 دقيقه ايست. زني جلوي عکس شوهرش از او تقاضا مي کند اورا هم با خودش ببرد. در نماي بعد عکس زن را مي بينيم که نواري مشکي با خود دارد. به خود مولا سازنده کار هم گفتم که فيلمش از عدم استفاده ازهمه امکانات بصري مثل افکت و موسيقي و ... رنج مي برد. اما سوژه بسيار شريف و حکايت يک عشق مقدس است.  مستند 40 دقيقه اي درجستجوي گوهر شب چراغ با مشکلي ديگر مواجه است. اين اثر با قصه اي اساطيري به موسيقي ها و سازهاي بکار رفته در مراسم مذهبي ايران مي پردازد. اما قطعه ده دقيقه اي انتهاي فيلم که به عزاداري ونقالي مي پردازد، اضافه است و فيلم را دو پاره مي کند. اما مثل سال قبل آثار پويانمايي از ديگر قالبها قوي ترند. نوعي ديگر بودن اثر ماشاءالله محمدي درکمتر از 2 دقيقه مفهوم ايثار و شهادت را به ساده ترين شکل بيان مي کند. آدمي خطي و نقاشي شده از کنار برکه اي عبور مي کند. گلوله مي خورد. مي افتد و از خونش ماهيهاي زيادي در برکه براه مي افتند. فيلم نزديکتر از نفس اثر پريوش نظريه نيز که جزو منتخبين جشنواره سينما حقيقت بود اينجا هم به نمايش درمي آيد. مستندي درباره زنان مرده شوري که از کارشان ناراضيند. فيلم با نگاهي روشنفکري و خالي از معنويت به مقوله مرگ مي پردازد. ذکر خاطرات مرده شورها از مرده هاي خاصي که شسته اند وزندگي شخصي وتفکرات يکي دو نفر آنها همه اين فيلم است. به اميد سالنهاي شلوغتر از امسال در سالهاي بعد...