جشنواره اي به بلندي برج ميلاد
بسم الله الرحمن الرحيم
جشنواره اي به بلندي برج ميلاد
جشنواره فيلم فجررامي توان پرهيمنه ترين اتفاق فرهنگي كشور درسال دانست. رويدادي كه بيشترين حجم تبليغاتي،مالي و شايد اثرگذاري فرهنگي را به خود اختصاص مي دهد. به نظرم رسيد بخشي ازفضاي جشنواره خصوصاً درسالن نمايشي رسانه ها را برايتان تشريح كنم.
سينماي رسانه ها كه درسالهاي قبل بيشتر درسينما فلسطين تهران و امسال درسالن همايشهاي برج ميلاد قراردارد؛ مكاني براي فيلم ديدن مطبوعاتيهاست. دراين سالن خبرنگاران رسانه هاي سينمايي يا خبرنگاران سينمايي رسانه هاي ديگر حاضرمي شوند؛ فيلم مي بينند و درجلسات و نقد و بررسي فيلمها با حضور عوامل فيلم شركت مي كنند. نمايش فيلمها نيز صبح تا شب و معمولاً روزي شش فيلم است. حين ديدن فيلم، واكنش حضار منتقد به فيلمها تعيين كننده ضربان قلب كارگردان است. كف زدن، سوت زدن و طبيعتاً هو كردن حين فيلم به معني نارضايتي ازفيلم و كف زدن انتهاي فيلم به معني رضايت است. فيلمي ركورددار ازاين جهت زمهرير بود كه ازنيمه فيلم صداي كف و سوت و هو كردن حضار قطع نشد و كار تاآنجا بالا گرفت كه درجلسه مطبوعاتي چند نفر قصد كتك زدن كارگردان فيلم را داشتند. فكر نكنيد همه اينها ازانصار حزب الله و بنيادگراين مذهبي بودند. چند نفر ازحمله كنندگان جماعت روشنفكر باكلاسي بودندكه فيلم مشاعرشان را قلقلك داده بود. ازسه يا چهار سال پيش، تأمين نهارو شام مطبوعاتيها بعهده برگزار كنندگان جشنواره است. شايد تنها سالي كه ضرورت اين پذيرايي محسوس بود، امسال دربيابان برج ميلاد بود كه دسترسي به هيچ چيزي درچند كيلومتري امكان پذير نبود. بساط لاس زدنها و خانمها و آقايان آنچناني و عكس و امضا گرفتن با هنرپيشه ها هم جزو نقل و نباتهاي سالن مطبوعات است. اما درمورد فيلمها امسال يكي ازكم رمقترين جشنواره هاي چند سال اخيررا شاهد بوديم. جشنواره اي كه فيلم خوب بسيار كم و فيلم بد بسيار زياد داشت. چند فيلمي را كه ازديدنشان پوچي به شما دست نمي دهد و تهوع نمي گيريد و همچنين دل پيچه و [...] معرفي مي كنم و انشاء الله زمان اكران بيشتر درموردشان خواهم نوشت.
طلا و مس : بهترين فيلم جشنواره با دستمايه قرار دادن زندگي يك طلبه، درقصه اي روان و باورپذير. ازآن فيلمها كه هرچه بگذرد ارزشش بيشتر معلوم خواهد شد. يكي ازمنتقدان مي گفت به اسعديان گفته ام اين اولين فيلمت است.
نفوذي : كاردوكارگردان جوان، احمد کاوری مهدی فیوضی كه اولي كاشمري وازبچه هاي مسجد مالك اشتر مشهد است. قصه اي دفاع مقدسي درباره آزادگان كه بدون شعار و با فضاسازي خوب، فيلمي قابل ديدن را خلق مي كند.
بیداری رویاها : فيلم جديد محمد علي آهنگر كه اثر ماندگارفرزند خاك را ازاو ديده بوديم. فيلم گرچه با اثرقبلي آهنگر فاصله بسياري دارد و چند پلان ضد جنگ شعاري و تابلو را درخود جاي داده است، اما دردمندي و نگاه انساني آهنگر به انسانها فيلم را قابل ديدن مي كند. ضمن اينكه تعليق سكانسهاي انتهايي فيلم قابل تأمل است.
ملك سليمان : بااينكه تنها چيزي كه درفيلم ديده نمي شود، شخصيت يك پيامبرالهي است اما فيلم به يك بارديدن مي ارزد.
شب واقعه : يك فيلم خوش ساخت دفاع مقدسي كه بخشي ازقصه هاي شروع جنگ را نيز با خود دارد. نگاه ارزشي ديني به دفاع مقدس همراه با تصوير روحيه سلحشوري رزمندگان ازجمله محسنات فيلم است. اما حضور شخصيتهاي عرق خور و الوات درسينماي دفاع مقدس درحال زياد شدن است و اين ايجاد دلزدگي خواهد كرد.
فريدون مهربان است : اثرتلويزيوني حميد نعمت الله كه بايد درتلويزيون منتظر ديدنش باشيد؛ به نظرمن يكي ازبهترين فيلمهاي امسال و جزو پديده هاي جشنواره بود و مثل بيشتر پديده هاي ديگر ازچشم داوران و بيشتر مخاطبان نيز دورماند. اين فيلم ثابت مي كند كه سينما ربطي به نوع دوربين و ديجيتال يا نگاتيو بودن ندارد. يك قصه بسيار ساده اجتماعي كه اگر بشنويد خواهيد گفت اَه چقدر كليشه اي... اما استفاده درست ازكليشه ها و ازآن مهمتر نگاه درست و انساني به انسانها فيلم را بسيار دلپذير، باورپذير و مهربان كرده است. البته ازنقش مهم مقدم دوست بعنوان فيلمنامه نويس كارهاي نعمت الله و اين كارنبايد به سادگي گذشت.