بسم الله الرحمن الرحیم

طلا را كه مس كرد، ديگر ندانم

حالا با ديدن فرزند صبح مي توانيم دليل تاخير چند ساله در نمايش فيلم و معناي نامه چند روز پيش افخمي به دبير جشنواره فجر را بهتر درك كنيم. به اين عبارات مغشوش و همراه با دست پاچگي توجه كنيد: «در اخبار منتشره مخصوصا تاكيد شده است كه اين فيلم را من (بهروز افخمي) كارگرداني كرده ام.» يا «اميدوارم ديگران از دروغ هاي حيرت انگيز را از قول آقاي شرف الدين جعل كرده باشند وگرنه بايد از قول حافظ به خودمان دلداري بدهيم كه: تو عمر خواه و صبوري كه چرخ شعبده باز / هزار بازي از اين طرفه تر برانگيزد» و در ادامه مي نويسد: «براي چندمين بار تاكيد مي كنم كه تدوين، صداگذاري، موسيقي و دوبلاژ «فرزند صبح» را تاييد نمي كنم و يقين دارم كه فيلم «فرزند صبح» در تمام جنبه هاي صدا و گفتار و تدوين و تصوير ضايع و خراب شده است. تصوير فيلم هم به دليل فيلم برداري سوپر 35 ميليمتري با قاب كامل قابل چاپ در ايران نيست و هر لابراتوري كه اين فيلم را براي نمايش چاپ كند مسلما قاب هاي ناقض و تركيب بندي هاي مخلوط و زشتي را از آنچه ما فيلمبرداري كرده ايم تحويل خواهد داد» و در آخر نامه به كلي از خود سلب مسئوليت مي كند «من اجازه نمي دهم كه از نامم به عنوان كارگردان در تيتراژ اين فيلم سو استفاده شود و از شما به عنوان دبير جشنواره فيلم فجر درخواست مي كنم در جهت جلوگيري از سرقت نام و آسيب رساندن به حيثيت حرفه اي اينجانب اقدام فرماييد. از طرف ديگر به شما هشدار مي دهم كه شنيده ام نتايج كار آقايان شرف الدين و ارگاني به هيچ وجه در شان امام(ره) نيست چنان كه ممكن است خداي نكرده وهن شخصيت آن عزيز و حتي تمسخر لهجه و رفتار مردم خمين به حساب آيد.»

وقتي نامه را خواندم، فكر كردم همه اينها كه شما در نامه ذكر كرده ايد فقط اشكالات فني است و يك فيلم در صورت داشتن سوژه، درون مايه و به طور كلي محتواي مناسب، با همه اين اشكالات كه مي تواند بعدها رفع شود هم ديدني خواهد بود. آن هم فيلمي كه درباره يكي از بزرگ ترين مردان تاريخ، برپادارنده بزرگ ترين انقلاب بشري پس از پيامبر و يك اسطوره به تمام معنا ساخته شده است. اما آقاي افخمي، سوژه فيلم را هم آقاي شرف الدين در ذهن شما كاشته بود؟ فيلم نامه را هم بدون اطلاع شما، ديگران نوشته بودند؟ شخصيت پردازي امام عزيز ما را هم ديگراني كه ما و شما نمي دانيم انجام داده بودند؟ تراولينگ و گيره سوسماري توي نقطه طلايي تصوير و تيرهاي چراغ برق بك گراند تصاوير را هم آقاي شرف الدين توي فيلم گذاشته بود؟ چرا مخاطب را احمق فرض كرده ايد؟ خود را به ناداني زده ايد يا ... شخصيت امام فيلم شما هيچ ربطي به امام خميني ندارد. مي توانيم با خيال راحت فرض كنيم هنوز هيچ فيلمي درباره امام ساخته نشده است. جواب دو ميليارد تومان هزينه فيلم هم با شما و كرام الكاتبين! اما كاش از اين اتفاق درس مي گرفتيد. كاش قبول مي كرديد كوچك تر ازآن هستيد كه درباره امام فيلم بسازيد. البته در اين گناه نابخشودني، تهيه كننده فيلم هم شريك است. شما و ايشان چه بخواهيد و چه نخواهيد حيثيت عمر كاري تان را با اين فاجعه به باد داديد. در آخر توصيه مي كنم اين شعر شاعر گرانقدر يك محمدكاظم كاظمي را كه وصف حال شماست بارها بخوانيد:

مريز آبروي سرازير ما را

به ما بازده نان و انجير ما را

خدايا! اگر دستبند تجمل

نمي بست دست كمانگير ما را،

كسي تا قيامت نمي كرد پيدا

از آن گوشه كهكشان تير ما را

ولي خسته بوديم و ياران همدل

به ناني گرفتند شمشير ما را

ولي خسته بوديم و مي برد طوفان

تمام شكوه اساطير ما را

طلا را كه مس كرد، ديگر ندانم

چه خاصيتي بود اكسير ما را

این مطلب درروزنامه کیهان 21 بهمن به چاپ رسید.