بسم الله الرحمن الرحیم

نگاهي به فيلم سفر سرخ

سفرروشنفکری

سفر سرخ، ضد جنگ شروع و پيش مي رود و با يك ميتينگ سياسي نه چندان باشكوه به پايان مي رسد. به محض شروع فيلم و تركيب بندي شخصيت ها، يك رزمنده اخمو، يك پرستار ، يك بروكرات بريده و چند جانبازخاموش، آدمهايي از مقاومت خرمشهر معرفي مي شوند. اما روند فيلم درست قلب واقعيات جنگ، طرح شك بجاي يقين و ناديده گرفتن جهان بيني، ايدئولوژي، تاريخ و معنويات جنگ است. نماينده بچه هاي جنگ دراين فيلم دو نفرند. يك نفر ميانسال كه ادعاي روشنفكري دارد :«يعني هركي مثل تو ادعا نداره، مسلمون نيست؟» به اضافه مقادير قابل توجهي شعار و نصيحت ديگر. رزمنده ديگر، فردي سرخورده است: «من ازبچگي يه شاكي تنهام، آمدم اينجا يه چاره اي براي تنهاييم پيدا كنم.» اگر قبول كنيم درفيلمنامه يكي ازشخصيتها بيان كننده درونمايه قصه است و بايد اورا نماينده تفكر مستقيم كارگردان دانست، وحيد مي تواند همين نماينده باشد. البته پس ازاين هم بايد منتظر ساخت فيلم هاي تهاجمي زيادي عليه جنگ ازطرف قاعدين رميده ازجنگ، زخم خورده ها و آسيب ديده ها باشيم.

این مطلب در روزنامه کیهان 24 بهمن به چاپ رسید.