عیارها - نقدی برفیلم سینمایی ندارها
بسم الله الرحمن الرحیم
عیارها
1- ندارها، امروزی شده قصه عیاران است. اما نه قصه ای تقلیدی مثل رابین هود. فیلم به شدت ایرانی است و ازقضا برخلاف بیشتر فیلم های تهرانی سینمای ایران، توی محله های شیک بالای شهر تهران پرسه نمی زند. تهران نوردی فیلم منطقی و درمسیر قصه است. شخصیت ها هم واقعی، ایرانی و بسیار ملموسند. درست مثل فضا ها و خیابان هاو مردم وحتی آدم بد هاو نه مثل فیلم های کیمیایی باسمه ای و مرتجع.
2- ندارها برمحورقصه ای حساب شده وپیش رونده با ساختاری کلاسیک استوار است. سنتی که سال هاست دربیشتر فیلم های سینمای ایران به فراموشی سپرده شده است. این فراموشی تا حدی است که ضد قصه بودن را به پزی روشنفکری درسینما تبدیل کرده است. غافل ازاینکه بیشتر فیلم های ما ضد قصه هم نیستند. ضد قصه بودن ازشناخت درست قصه و ساختار می آید.
3- ندارها قصه ای دین مدار دارد. هرچند شعار نمی دهد و معناگرا بازی درنمی آورد. اوج فضای معنوی فیلم آنجاست که گروه درراه دزدی هایشان یک کاروان زائران کربلا را لخت میکنند. اینجاست که بین سه نفر اختلاف می افتد و درنهایت وسایل زائران را رها می کنند. پس ازاین اتفاق است که سکانس دزدی ازمسؤول فاسد رانتخوار اتفاق می افتد. توالی این دو سکانس هم بسیار درست و بجاست. عیارها، مستضعفین را رها می کنند و به قول فیلم یک وجب ازآسمان سراغ خرپول ها می روند.
4- این سکانس فیلم را ازخنثی بودن بیرون می آورد و بعد سیاسی می دهد. البته ندارها اصولاً فیلم خنثایی نیست. حرف اجتماعی، انتقادی و سیاسی دارد. اما فیلم با وجود لحن تلخ و گزنده اش، راه آسمان را برمخاطب نمی بندد. فضای عمومی و پایان فیلم نه تنها نهیلیست نیست که به شدت شور انگیز و همزمان هشدار دهنده است.
5- ندارها همانطور که خنثی نیست، درعوض زیاد به روز نیست. بازتعریف فقر، استضعاف و ... با تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر درایران بسیار متفاوت ازدوران های قبل شده است. دوستی که ازگزارشگران تلویزیون است تعریف می کرد برای تهیه گزارش ازکودکان بی سرپرست به یکی ازمحلات پایین شهر یکی ازشهرهای بزرگ ایران رفته بود. سوژه گزارش خانواده ای بودند که سرپرستشان ازکار افتاده و بسیار فقیر بود. دوست گزارشگرمان می گفت : مادر خانواده بعد ازدقایقی که ازنداری و مشکلاتشان گفته بود، اضافه کرده بود که ما الآن با پول یارانه ها می گذرانیم و همان را هم پس انداز می کنیم که بخشی ازپول دارویمان را تأمین کنیم. این فقط یکی ازتفاوت های جامعه فعلی ما با دوران های قبل است. یعنی حالا ما درجامعه ای زندگی می کنیم که فقر مطلق ازآن رفته است – مگر کسی که هنوز به پول یارانه ها دسترسی ندارد – این درایران خانواده ای وجود ندارد که یارانه بگیرد و بازهم شب را گرسنه بخوابد. – البته این کف سطح معیشتی است که حکومت اسلامی می تواند برای مردمش ایجاد کند. سقف برای ما بسیار بالاتر ازاینهاست. – بگذریم ... منظور ترو تازه بودن فیلم است که درسینمای ما کمتر دیده می شود و این با تاریخ مصرف دار بودن بسیار متفاوت است.
6- ندارها نمونه ای ازیک سینمای سالم اجتماعی هدف دار، موضع دار و دردمند است. چیزی که گمشده سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی 1390 است. درهمه سالهای گذشته، بخش بزرگی ازسینما و تلویزیون ما چشم خود را بروی دردهای اجتماعی جامعه بسته است و خود را وقف ازما بهتران و تازه به دوران رسیده های سیری ناپذیر بالای شهرهای بزرگ کرده است. نمونه هایی مثل ریسمان باز و ندارها هم تک خال هایی هستند که هرچند گاه ظهور می کنند و درپیچ و خم بی تدبیری های مسؤولان دراکران گم و بی ثمر می شوند. اکران ندارها درست درزمان سفرهای پایان تابستان که کمترین مخاطب سینا رو وجود دارد، نشانه همین بی تدبیری است.
این مطلب درشماره 54+1 امتداد به چاپ رسید.