بسم الله الرحمن الرحیم

اولین احساس تکلیف

امروز که روز پنجم جشنواره است هنوز چیزی ننوشته ام. فیلم ها آنقدر نازلند که نوشتنم نمی آید اما ازباب احساس تکلیف و علاقه به جواد اردکانی، بچه با صفای مسجد مالک اشتر مشهد که شور شیرین را به یاد شهید کاوه ساخته است، مختصری قلمی می کنم.

اگر شور شیرین را یک فیلم شخصیت درباره شهید کاوه بدانیم، جامی خوریم. شخصیت پردازی کاوه به اندازه ای کامل نیست که همه ابعاد این اسطوره دفاع مقدس را به مخاطب بنمایاند. همچنین شخصیت پردازی کاوه دراین فیلم نسبت به شهید برونسیِ فیلم به کبودی یاس ضعیف تر و جانیفتاده تر است. هنرپیشه نقش کاوه هم علیرغم شباهت نسبی به شهید کاوه، نمی تواند ازپس این نقش مهم خوب برآید. اما اگر شورشیرین را به چشم یک فیلم دفاع مقدسی نگاه کنیم، با فیلمی روان و صمیمی با ریتمی مناسب و قصه ای متناسبِ ادعای فیلم مواجهیم. آنهم دراین برهوت فیلم های حتی متوسط درباره دفاع مقدس و درفضایی که فیلم سازان دردایره کلیشه های دهه هفتادی به دفاع مقدس دور می خورند و مثل اسب عصاری به جایی نمی رسند. شور شیرین لحظات شیرینی هم دارد. به نظر من بهترین سکانس فیلم مقاومت زیبای ماموستای مسجد اهل سنت  درمقابل کوموله هاست و شهادت زیبایش درآتشی نمرودی، برای دفاع از کلام خدا.

  ازفیلم های اردکانی خوشم می آید به این دلیل که رابطه کارگردان با قصه و فضا و مردم تعریف شده و صمیمی است. ازسبیل مردونه تا این دو تای آخری می توانی راحت ماجرای فیلم را دنبال کنی و به حسی متفاوت برسی. یعنی فیلم می تواند تورا با خود همراه کند، دستت را بگیرد و چند قدم جلو ببرد.

البته شور شیرین زیاد هم کم اشکال نیست. مهمترین اشکال فیلم همین اسم است. من نیت اردکانی را درک می کنم. اما نام فیلم باید بخشی ازمحتوای یک فیلم یا درحقیقت درونمایه آنرا به اندازه لو ندادن قصه درخود داشته باشد.

البته بعنوان یک بچه حزب اللهی و یک مشهدی ازاردکانی به دلیل زنده کردن دوباره یاد دو شهید بزرگ خراسان، سپاسگذارم.