يادداشت هاي جشنواره فجر1391 - یادداشتی برای فيلم تنهاي تنهاي تنها
بسم الله الرحمن الرحيم
صداي ملت
یادداشتی برای فیلم تنهاي تنهاي تنها – احسان عبدي پور
1- رنجروي تنهاي خيال پرداز، شخصيت شگفت سال نوي سينماي بي حالِ تهران زدة ايران است. صداي شور،خروش و مظلوميت ملتي كه درسينماي خود سانسور ايران انكار مي شوند و دائم داد وا سانسورا مي شنوند. تحليل شخصيت رنجرو مي تواند ما را به درك درستي ازفيلم برساند. تصوير شجاعت با پوشيدن لباس هاي نظامي، خبال پردازي و خوش فكري درديدن بشقاب پرنده و تعمير وسايل برقي همسايه ها، جسارت درمسافرت تنها به سازمان ملل، مهرباني و احساساتي بودن دررابطه با اولگ، شوخ طبعي و شيرين زباني و كوشش براي كسب معرفت دربريدن روزنامه ها. رنجرو مي تواند نمونه خوبي ازجامعه ايراني باشد كه مشهور به اين خصوصيات اند. مشابه چنين شخصيتي را پيش ازاين درمجموعه درخشان قصه هاي مجيد ديده بوديم.
2- تنهاي تنهاي تنها فيلمي جسور،خوش آهنگ و باموضوعي بكر و درفضايي بكر تر است. دوستي يك پسر بچه ايراني با بچه اي روسي؛ به صورتي كه به هيچ عنوان انفعالي نيست وعزت را مي توان ازلحظه لحظه اش استشمام كرد. سكانسي كه رنجرو به دليل كارشكني روسها درراه اندازي نيروگاه بوشهر، با اولگ قهر مي كند، ازشيرين ترين لحظات فيلم است.
3- تنهاي .... يك فيلم كاملاً محلي است. بيشتر عوامل فني و هنرپيشه ها بوشهري هستند و شگفت كه صدا و سيماي بوشهر متولي ساخت اين فيلم است. به نظر من همين يك فيلم به كل چند صد تله فيلم چند صد ميلياردي صدا و سيما مي ارزد و نشان مي دهد كه نقد ها و تقاضاها ازصدا و سيما براي دورشدن از روشنفكر بازي و سانسور ايرانيان كاملا بجاست.
4- ومهمترين نكته اي كه درباره فيلم به نظرم مي رسد، زمان شناسي بي نظير آنست كه درس فرزند زمان خويش بودن را به بعضي پرمدعاها كه فقط پزش را مي دهند مي آموزد. اوج مذاكرات هسته اي، تحريم ها و فشارهاي بين المللي و فيلمي كه مظلوميت همه ايرانيان را به رخ مي كشد و درمخاطب خارجي هم قطعا احساس همذات پنداري ايجاد خواهد كرد.