بسم الله الرحمن الرحيم

ــ از ايستگاه متروي مصلي وارد مي شوم. از همان ابتدا شلوغي بيش از حد نمايشگاه توي ذوق مي زند و مثل هميشه جماعتي كه نمايشگاه را با پارك اشتباه گرفته اند و اينرا هم يك تفريح خوب مي دانند، همه جا به چشم مي خورند. غرفه هاي تبليغاتي و خوراكي هاي مختلف، رديف كنار هم جا خوش كرده اند. اينجا برخلاف همه جا كه از در وارد مي شوند، بايد از پشت بام وارد نمايشگاه شوي.

ــ با اينكه نقشه راهنما مي گيريم،‌اما باز هم سردرگم هستم. مجبور مي شوم از غرفه هاي «ازمن بپرسيد» سؤال كنم و پرسان پرسان و به علت سفارش اعوان و انصار به محل غرفه هاي كودك و نوجوان مي رسم. سالني بزرگ با غرفه هاي تو درتوي انتشاراتي هاي كوچكتر كه در انها و در چند غرفه بزرگ،‌ گردن كلفتهاي اين شاخه مثل مدرسه وقدياني قرار دارند. در غرفه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان همه چيز وجود دارد از كتابهاي سنين مخبلف تا وسايل كمك آموزشي و اسباب بازي هاي فكري و ... چند كتاب مي خرم و از لابلاي جمعيت بيرون مي زنم.

ــ چند غرفه آنطرفتر انتشارات قدياني قرار دارد. كاسبتر از اين انتشاراتي كمتر ديده ام. هم داستان سيستان دارند و هم سري كامل كتابهاي تن تن!! آمارشان هم جالب است در سال 1386، حدود 600 عنوان كتاب با بيش از 4 ميليون تيراژ.

ــ سراغ انتشاراتي هاي عمومي مي روم. تا اواسط نمايشگاه همه به ترتيب حروف الفبا هستند اما نمي دانم چه اتفاقي مي افتد كه به يكباره همه چيز بهم مي ريزد و حروف الفبا قاتي مي شوند. فقط همينرا بگويم كه آنقدر دنبال نشر ساقي مي گردم كه وقتي به غرفه شان مي رسم، پرده را كشيده و رفته اند.

ــ نام يكي از انتشاراتي ها توجهم را جلب مي كند. «شهيد فهميده» جلو مي روم. كتابهايشان مثل نمايشگاههاي كتاب اطراف حرم امام رضا ويا فروشگاههاي كتاب آستانقدس است. از روشهاي لاغري و چاقي تا هيپنوتيزم و آب درماني و ... مي پرسم اسمتان چه ربطي به كتابهايتان دارد؟ فروشنده با عينك ته استكاني و دندانهاي سيم پيچي شده اش فقط لبخند مي زن!!

ــ غرفه طرحي براي فردا حالا ديگر مستقل و آبرومند شده است و دفتر و دستكي دارد و چند عنوان جديد از كتابهاي آقاي رحيم پور و از خانه به دوشي رهايي پيدا كرده است. سي دي ها هم كه همچنان روبراه هستند وعناوينشان روز بروز بيشتر مي شود.

ــ سراغ غرفه كتابهاي خارجي را مي گيرم. انتشاراتي هاي كم تعداد عربي كه بيشتر از لبنان  سوريه اند. با عربي شكسته بسته سراغ كتابهاي مربوط به حزب الله لبنان را مي گيرم. درميان كتابهاي سياسي، كتابي چاپ لبنان است در مورد احمدي نژاد و چند عنوان درباره جنگ حزب الله و صهيونسم و ... كتابهاي عربي خيلي گرانند.از خير خريدنشان مي گذرم.

ــ وضع ظاهري نمايشگاه نسبت به سال گذشته و شروع طرح امنيت اجتماعي حسابي تغيير كرده است. خصوصاً غرفه هاي زيادي با كتابهاي مذهبي مثل قرآن و نهج البلاغه و...

ــ امسال هم پررونق ترین بخشهای نمایشگاه کتب کمک درسی، رمانهای خارجی، قرآنهای عجیب و غریب بزرگ و کوچک و از این قبیل هستند.

ــ در راه بازگشت توي مترو، جواني تهراني، دو نفر از برادران اهل سنت هرمزگان را گير آورده و درباره كتاب تيجاني با آنها صحبت مي كند. من گوش مي دهم. از آنها مي پرسد آيا تا بحال اشكالي از اين كتاب گير آورده ايد؟ من جواب مي دهم بله. به من نگاه مي كنند. و من جوابشان را مي دهم. (جوابشان انشاء الله در پست بعدي)