یادداشت های جشنواره فیلم فجر 1392- رستاخیز

بسم الله الرحمن الرحیم

به یاد میرباقری که هر قسمت مختارش یک فیلم بود

۱-      اینکه فیلمی درباره بزرگترین واقعه تاریخ شهادت امام حسین (علیه السلام) و یاران باوفایش ساخته شود و اشک را بردیدگان تماشاگرانش جاری کند؛ نمی تواند معیار قضاوت درباره آن فیلم باشد. شیعه بیش ازهزار سال است برمصائب کربلا بدون تصویر سازی و فقط با روضه های عادی گریسته است. حق مطلب عاشورا عزم، هنر و اخلاصی فراتر از عادت می خواهد.

۲-      مشیت الهی بود که رستاخیز این همه سال طول بکشد و رونماییش به بعد از مختارنامه بیفتد. و الاّ ما بودیم و این هزینه میلیاردی و اولین فیلم سینمایی درباره واقعه عاشورا. ازهمان ابتدای فیلم دائم نماهای مختارنامه و آن چند قسمتی که برخی وقایع کربلا را تصویر کرده بود؛ جلوی چشمم می آمد.  ما ناگزیر به این مقایسه می افتیم واین دو اثر بطور ناخود آگاه مقایسه می شود. کما اینکه دیگر فیلم های مشهور تاریخ سینما که موضوعات مشابه دارند؛ باهم مقایسه می شوند.

 ۳-      رستاخیز یک فیلم سینمایی بسیار معمولی است. یک فیلم متوسط که به هیچ وجه درشأن بزرگترین تراژدی تاریخ بشریت نیست. “إنما الاعمال بالنیات”. باید فرقی باشد بین هدف و خلوص مختارنامه که به گفته بزرگی اگر زودتر نمایش داده می شد؛ فتنه اتفاق نمی افتاد؛ با فیلمی که متحجرانه وجه المصالحه تسویه حساب های حقیر سیاست بازها قرار گرفته است.

۴-      ازنظر فنی نیز رستاخیر پراست ازاشکال های مختلف. سیر روایی منقطع، کش دار شدن یک سوم ابتدایی و گدار با عجله و سرسری ازوقایع مهم روز عاشورا. جز داستان حر و عباس (علیه السلام) ماجراهای دراماتیک و تأثیر گذار دیگری نیز روز عاشورا اتفاق می افتد که نمونه هایی از آن را درمختار نامه دیده بودیم. رستاخیر می توانست به راحتی چند ماجرای متفاوت مثل غلام سیاه امام حسین (علیه السلام)، علی اکبر، قاسم و … را انتخاب کند. اما ما ازعاشورا فقط شهادت امام حسین (علیه السلام) به اضافه دومورد فوق الذکر را می بینیم.

۵-        رستاخیز یک نظریه دیگر را نیز باطل می کند که عدم تصویرسازی چهره بزرگان دین به باورپذیری اثر لطمه می زند. فیلم ساز به راحتی همه خط قرمزهای تا امروز سینمای ایران نسبت به حضرت عباس و فرزندان امام حسین(علیهم السلام) مثل علی اکبر و قاسم و … را می شکند و به سادگی و نه زیبایی تصاویر این جان های پاک را به تصویر می کشد؛ بی آنکه سود تعریف شده ای به باور مردم نسبت به مقدسات برساند. شاید راز عدم پخش بخشهایی مربوط به ابالفضل(علیه السلام) درمختارنامه درهمین نکته نهفته باشد.

۶-      ازنظر تاریخی نیز فیلم ساز چشم بروی بخشی از متقن ترین روایات تاریخی ازواقعه عاشورا بسته است. خصوصاً شهادت علی اصغر بوسیله حرمله یا مسأله پیس بودن شمر.

۷-      رستاخیر نکات مثبتی نیز دارد. مهمترین قوت فیلم تصویری باور پذیر و به یاد ماندنی از یزید است. چیزی که تا به حال درتاریخ سنما و تلویزیون ما بی سابقه است.

این یادداشت درتریبون

یادداشت های جشنواره فجر 1392 - قصه ها

بسم الله الرحمن الرحیم

خنده بازار

لحاف چهل تکّۀ کهنۀ نخ نمایِ خانم سبزپوش سینمای ایران، قرار است آرمان های جنبشیِ این جماعت درسال مرگ سبزها را دوباره زنده کند. با حماسۀ مردمی انتخابات 92  آلونک دودی تقلب فرور ریخت و آرزوها برباد رفت. این فیلم را می توان مرثیه ای برای توهم سبز درنظرگرفت. فیلمی حقیر، با چند داستان کوتاهِ مرتجعانه، نق هایی که در"خنده بازار" پخته تر و بهترش را دیده بودیم و نوستالوژی فرتوت سالهای جوانی برای کسانی که بهتر است همان نان حرام دست بند سبز را بخورند. کاش فیلم درحد یک فیلم اولی بود یا حتی یک اثرکوتاهِ خلاقانه ازیک فیلم ساز سینمای جوان! اما قصه ها چند داستان کوتاه بسیار ضعیف است که درونمایه ارگانیک مشخصی نیز ندارد وبه زور تبلیغات، هیاهوو جنجال رسانه ای بهم چسبیده  و به خورد مخاطبی داده شده که نه می تواند فیلم را بزند و نه ازآن دفاع کند. به همه دوستان و علاقه مندان انقلاب اسلامی توصیه به دیدن فیلم می کنم.  فیلمی که نه تنها دلخراش و سیاسی و تند و ضد انقلاب نیست که نشاط و روحیه را به ما بازمی گرداند.

این یادداشت درتریبون مستضعفین