جشنواره رويش – بي حالي فراگير

بسم الله الرحمن الرحيم

روز دوم – سه شنبه 8 مهر

بي حالي اين گزارش را به حساب تنبلي من نگذاريد. جشنواره امسال بي حال است. روز اول ودوم هم ندارد. امروز صبح فيلم قابل توجهي نمي بينم. فقط چند فيلم از بعضي جهات توجه را جلب مي کند. آسمان شيشه اي که در بخش تجربه خلاق به نمايش در آمده تصاويري از پشت يک شيشه است که بوسيله رنگ و آب و روغن و وسايل ديگر، آسمان شب را تجسم مي کند. ربط اين فيلم و خيلي فيلمهاي ديگر امروز با سينماي ديني را هم نفهميديم. شايد هم اين گونه جديد (اکسپريمنتال) برادر دوقلوي سينماي معنا گرا در جنبه تکنيکي و فرماليستي است و بايد از اين به بعد علاوه بر فيلمهاي اجق وجق روح و جن و پري وغول وديو و... عادت به ديدن تصاويري بي سر و ته بنام تجربه خلاق باشيم. از اين منظر فيلم داستاني «آ» هم بايد در اين قسمت به نمايش در مي آمد. فيلمي که با بيان فرماليستي به نقد حجاب مي پردازد. فيلمي بدون قصه و صامت که فقط حرکات و کابوسهاي يک دختر جوان با لباسهايي عجيب در هرسکانس است. اين هم از آن آثار خيلي ديني جشنواره است. اما مستند خيلي ديني ديگر که از قضا مستند زيبائيست، زيستن نام دارد. يک روباه از جنگل براي بدست آوردن غذا به روستايي مي آيد و ما به شکلي واقعي او را تعقيب مي کنيم. استفاده از حيوانات وحشي دست آموز در اين فيلم ابتکاري جذاب است. هرچند دريکي از نماها مربي روباه لو مي رود. امروز همچنين دو پويانمايي با موضوع پيامبر که از نظر تکنيک آثار متوسطي هستند، به نمايش در مي آيد. قاصد که از نگاه عنکبوت به جريان هجرت پيامبر و غارثورمي پردازد و بوي خوش مدينه که حکايت سفر اويس قرني براي ديدن پيامبر به مدينه است. در آخرين نوبت پخش صبح هم بخشي بنام مروري بر فيلمهاي کوتاه معناگراي جهان است که آثاري از کشورهاي مختلف را به نمايش مي گذارد. آثاري انتزاعي و غير ديني که نهايت دست آوردشان پرداختن به آيينهاي خرافي  يا دست بردن به مفاهيمي فرا واقعي است. اواسط يکي از اين فيلمها که محصول هندوستان است از سالن بيرون مي آيم.

جشنواره رویش - روز تعطیل

بسم الله الرحمن الرحيم

پيش از شروع جشنواره

سکانس 1- تابستان 1386

چند ماه پيش وقتي چشمم به آدرس جديد دبيرخانه جشنواره رويش افتاد؛ اولين سؤالي که به ذهنم رسيد، يک سؤال پيچيده و فلسفي بود. چرا؟

اما وقتي خبرانتقال دبير محترم جشنواره و مسؤوليت جديد ايشان را با آدرس جديد در تهران تطبيق دادم، معما آسان شد و شايد جواب سؤالات بعدي هم از مسؤوليت جديدتر دبير محترم جشنواره بيرون بيايد. البته شايد ما تنها کشوري باشيم که محل دبيرخانه يک جشنواره مهم کشوريمان بامحل مسؤوليتهاي مختلف دبير لايتغيرجشنواره تغيير می کند. پارسال مشهد، امسال تهران و شايد هم با مسؤوليت تازه دبير محترم سال بعد دوباره مشهد!!

ادامه نوشته

سينماي مستند - ختم كلام

بسم الله الرحمن الرحيم

برگزيدگان نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم مستند ايران

بخش مسابقه ملي
بهترين فيلم مستند بلند:
-
ديپلم افتخار به آقاي «وحيد موسائيان» كارگردان فيلم مستند «سرزمين گمشده.
-
ديپلم افتخار به خانم «دلارام كارخيران» كارگردان فيلم مستند «كودك ديروز خيال.
بهترين فيلم مستند كوتاه:
-
ديپلم افتخار به آقايان «كيوان عليمحمدي و اميد بنكدار» كارگردانان فيلم مستند «M.D.M.A »

- ديپلم افتخار به خانم «پريوش نظريه» كارگردان فيلم مستند «نزديك‌تر از نفس.
-
نشان فيروزه، ديپلم افتخار و مبلغ هفتاد ميليون ريال به‌خانم «مهرناز اسدي» كارگردان فيلم مستند «قدرت.

 
ادامه نوشته

سینمای مستند - روز آخر

بسم الله الرحمن الرحيم

جمعه 27 مهر

گلهاي صورتي لباس کودکانه ات گلوله هائي بسوي اسرائيل است. چقدر مظلومي ... خدايا اين قرباني را از ما بپذير... يک بيل مکانيکي منتظر آوار برداري است. يک امدادگر با سگي در حال جستجوست. به راننده اشاره مي کند که اينجا ديگر کسي نيست. بيل مکانيکي شروع مي کند. يک بار... دوبار.... ناگهان جسد يک کودک 5-4 ساله از ميان بيل روي آوارها مي افتد. مردم برآشفته مي شوند. چند لحظه هيچ کس توان جلورفتن راندارد. يک نفر جلو مي رود. جسد بي جان کودک رابرمي دارد و پايين مي آورد. و خود از شدت ناراحتي در آغوش ديگري قرار مي گيرد. اين صحنه اوج فيلم ضاحيه مرتضي شعباني است. اين صحنه همه جنگ را در چند ثانيه به نمايش مي گذارد. بياد صحنه شهادت محمد الدوره مي افتم. فيلم ضاحيه به اتفاقات يکي از روزهاي جنگ 33 روزه در محله ضاحيه بيروت مي پردازد. گروهي خبرنگار وعکاس ومستند سازدرحال بازديد از ضاحيه هستند. آنها با مردم صحبت مي کنند. مردمي که با دين و افکار متفاوت همه خود را حامي مقاومت و سيد حسن نصرالله مي دانند. در همين بين هواپيماهاي اسرائيلي از راه مي رسند و ضاحيه رابمباران مي کنند. فيلم با دوربين روي دست و حضور بي واسطه فيلمبردار – کارگردان، فضاي مجموعه روايت فتح و خصوصاً خنجر وشقايق طالب زاده راتداعي مي کند. يک مستند کوتاه و جمع وجور و ساده و بدور از فرماليست پرتکلف روشنفکري که يکي از بهترين آثار اين جشنواره است.

ادامه نوشته

سینمای مستند - روز یک شاهکار

بسم الله الرحمن الرحيم

پنج شنبه 26 مهر

امروز شلوغترين و بي نظمترين روز جشنواره است و سردرگمي و ناتواني مسؤولان در جمع  و جور کردن برنامه ها کاملاً نمايان است. تأخير درنمايش فيلمها، جابجائيهاي زياد، خراب بودن جابجاي اينترنت و... البته يک دليل اين مسأله طولاني بودن بعضي فيلمها و البته يک دليل ديگرش با سياه نمايي و بدگماني حضور کيارستمي در روزگذشته است!!

 

ادامه نوشته

سینمای مستند - روز آمدن خدا

بسم الله الرحمن الرحيم

چهار شنبه 25 مهر

 امروز ازصبح حال وهواي ديگري داشتم.  حضور يک نفر را حس مي کردم. اماوقتي بعدازظهر شلوغي جلوي سالن 1 را ديدم به خودم اميدوار شدم.  حس درونيم درست کار کرده بود. خداي روشنفکران سينما قراراست مثل جشنواره فجر،  بدون هيچ  دليلي نازل شوند و قدم روي چشم ما بگذارندو همه را به فيض برسانند. برنامه سينما عوض مي شود. برنامه همه سالنهاي ديگر بهم مي ريزد،  تبليغات مي شود. بهترين نوبت پخش به ايشان اختصاص مي يابد.

ادامه نوشته

سینمای مستند - هیاهو برای هیچ

بسم الله الرحمن الرحيم

سه شنبه 24 مهر

امروز هم مثل ديروز فيلم هاي بچه هاي انقلاب را به نوبت کم تماشاگر صبح رانده اند. قانا ساخته محمد رضا عباسيون که به کشتار مردم قانا بوسيله صهيونيستها مي پردازد در ساعت 15/11 به نمايش در مي آيد. بيشتر نماها بين مردم و در حرکت است.  و يک گفتارمتن خوب، مکمل نماها و قطعات آرشيوي است. خصوصاً نماهاي تشييع جنازه کشته هاي بمباران صهيونيستها، ا ز بهترين بخشهاي فيلم است. فيلم با نزديک شدن به فضايي معنوي و انقلابي جزو بهترين فيلمهاي مستند ارائه شده در جشنواره است.

امروز جشنواره در حال جا افتادن و جدي شدن است. و نظم در نمايش فيلمها بجز جابجايي يکي از فيلمهاي بعد از ظهر به چشم مي خورد.

ادامه نوشته

سینمای مستند- جشنواره تازه کار

بسم الله ا لرحمن ا لرحيم

 دو شنبه 23 مهر

ساعت 10 به سينما فلسطين مي رسم. برنامه جشنواره برخلاف جشنواره فيلم فجر چاپ شده و آماده است. فيلمهاي مسابقه سينماي ملي که من قصد پيگيري فيلمهايش را دارم در سالن شماره 2 به نمايش در مي آيد. اينجا سه سالن نمايش دارد که در سالن اصلي ( شماره 1 ) مسابقه بين الملل و چند بخش جانبي مثل چشم انداز سينماي سوريه، آفريق زيباي ودرد، و نمايش ويژه ودر سالن شماره 3 هم  بخشهاي مولانا، مرور هات داگز- ايدفا، شرق و هويت، دو همسايه و نشست و گفتگو ها به نمایش در می آید. صيح سينما خيل خلوت است ولي از سيانسهاي بعد از ظهرو شب استقبال بيشتري مي شود.

ادامه نوشته

سینما - گوسفندحبيب خداست!!

بسم الله الرحمن الرحيم

تا حالا شده با ديدن يک فيلم سينمايي قلبتان از شدت طپش در حال بيرون آمدن از سينه تان باشد؟! پيش آمده که تنتان گر بگيرد و احساس يک گرماي مظاعف کنيد؟!  موهايتان سيخ شود و يا به نزديکي سيخ شدن برسد ؟! اين حالتها درباره يک فيلم همزمان برايتان پيش آمده يا هرکدامش درمورد فيلمهاي مختلف بوده؟! حالا سؤال آخر ــ عجله نکنيد شما هم کمي از تجربه جان به لب شدن مرا درک کنيد ــ آيا شده که همراه با همه اين احساسات در يک فيلم پيشانيتان هم عرق کند؟! عرق مرگ يا عرق خرابي فنهاي سينماهاي عهد عتيق را نمي گويم. منظورم عرق شرم است. خوب فکر کنيد!!

  

 

 

ادامه نوشته